زنان آزاد ایران ( عضو شبکه مدافعین حقوق بشر در ایران )
اخبار ایران و گزارشات نقض حقوق بشر در ایران مقاله های حقوق بشری صدای زندانیان و فعالان سیاسی در ایران صدای بانوان ایران زمین
۱۴۰۴ خرداد ۲۹, پنجشنبه
وقتی موشکها سخن میگویند؛ روایت تلخ جنگ ایران و اسرائیل
️ «تهران دیگر شب ندارد»
شامگاه داغی بود در خردادماه ۱۴۰۴. صدای آژیر خطر، خیابان ولیعصر را برای چند ثانیه در سکوت فرو برد، سپس انفجارها آسمان شهر را شکافتند. پیرمردی در ایوان خانهاش در شرق تهران زیر لب گفت: «باز هم جنگ… اما اینبار با خودِ اسرائیل…»
سالها تنش، ترور، تهدید، حالا به چیزی تبدیل شده که دیگر نمیشود نادیدهاش گرفت: جنگی واقعی.
⸻
💣 اینبار مستقیم
جنگ ایران و اسرائیل دیگر محدود به سایهها نیست. نه یک انفجار مشکوک در نطنز، نه تروری در خیابانهای دمشق. حالا موشکها رسماً از پایتخت به پایتخت میرسند.
• اسرائیل در نخستین حملهاش، تأسیسات هستهای ایران در اراک و نطنز را با دقتی بیسابقه هدف گرفت.
• ایران با پرتاب صدها موشک و پهپاد، به تلآویو و بئرشبا پاسخ داد. بیمارستان کودکان در جنوب اسرائیل، تبدیل به صحنهای شد که تلویزیونها جرات نشان دادنش را نداشتند.
⸻
🧍♀️ مردم، نه سیاست
در همه جنگها، این مردم هستند که زودتر از همه زخم میخورند.
• در ایران: بیش از ۶۰۰ کشته. خانوادههایی که نه جنازه دارند، نه خانه.
• در اسرائیل: بیماران در تختهای بیمارستانی در زمان اصابت موشکها، بدون آنکه بدانند چرا.
مادران زیادی هر دو سوی این مرز نفرینشده، شب را با گوش چسبیده به رادیو، لرزان، منتظر صدای فرزندشان به صبح رساندند. نه برای ایدئولوژی، نه برای مرگ و نه حتی برای پیروزی؛ فقط برای زندهماندن.
⸻
🌍 جهان؟ فقط تماشا میکند
آمریکا، روسیه، چین، اروپا… همه دارند تماشا میکنند.
همه دارند محاسبه میکنند که اگر وارد شوند، چه چیزی گیرشان میآید.
و مردم، همچنان میمیرند.
⸻
🕊️ آیا پایانی هست؟
سؤال تکراری، بیپاسخ: این جنگ تا کی ادامه دارد؟
اما شاید سؤال اصلی این باشد: آیا ما یاد گرفتهایم که هیچکس در جنگ برنده نیست؟
⸻
✍️ از دل خاکستر
از میان دود، خاک، آوار و خون، شاید یک حقیقت آرامآرام خودش را نشان دهد:
که تا مردم نخواهند، هیچ سیاستمداری صلح را انتخاب نخواهد کرد.
تا آن زمان، وبلاگها خواهند نوشت. دلها خواهند لرزید. و آسمان، همچنان بیستاره خواهد ماند.
ایران ویران
ایرانم…
روزگاری، تاج سرِ خاورمیانه بودی
سرزمین نور، علم، عشق و آواز…
اما حالا؟
ویرانتر از هر ویرانهای،
در غبار خستگی، خاموش ایستادهای.
نه از زایندهرود، رود جاریست،
نه از دماوند، فریاد غروری میرسد.
دلهای مردم، ترک برداشته،
مثل دیوارهای خانهای در زلزله.
نسلها رفتند،
با آرزوی آزادی،
با امید نان،
با رؤیای وطن…
اما تو، ایرانِ خسته،
هر بار زخمیتر شدی
از دروغ،
از خیانت،
از سکوت…
دریغ از درختی که سبز بمانَد،
دریغ از نغمهای که بیدغدغه برخیزد،
دریغ از کودکانی که
با لبخند، مدرسه بروند…
و ما،
وارثان درد و دریا،
با چشمانی پر اشک و دلی پر آه،
هنوز تو را دوست داریم،
حتی در ویرانترین شکلت…
چرا که ایران،
نه فقط خاک است،
نه فقط نامی بر نقشه،
که زخمیست در دلمان
که هر روز، با آن نفس میکشیم…
نویسنده : متینه عطاالهی
جنگ ایران و اسرائیل در سال ۲۰۲۵: درگیری تمامعیار و آیندهای مبهم
درگیریهای پنهان و نیابتی میان ایران و اسرائیل، سالهاست که خاورمیانه را در التهاب نگهداشته. اما آنچه تا پیش از ژوئن ۲۰۲۵ صرفاً تهدید، ترور، و نبردهای نیابتی بود، حالا به جنگی آشکار و تمامعیار بدل شده است. این جنگ، که با یک سلسله حملات هوایی اسرائیل به تأسیسات هستهای ایران آغاز شد، حالا در قالب تبادل موشکی و پهپادی، به یکی از پرتنشترین درگیریهای تاریخ معاصر منطقه تبدیل شده است.
⸻
💥 آغاز درگیری: «شیر برخاسته» و پاسخ کوبنده
در نخستین روزهای خرداد ۱۴۰۴ (ژوئن ۲۰۲۵)، اسرائیل طی عملیاتی تحت عنوان «شیر برخاسته» (Operation Rising Lion)، مواضع استراتژیک ایران را در نطنز، اراک، اصفهان و تهران هدف قرار داد. این حملات منجر به تخریب بخشهایی از تأسیسات مرتبط با برنامه هستهای ایران شد.
در پاسخ، ایران با پرتاب صدها موشک و پهپاد انتحاری به شهرهای اسرائیل، از جمله تلآویو، حیفا و بئرشِبا، مرحله جدیدی از جنگ را آغاز کرد. بسیاری از این حملات توسط سامانه گنبد آهنین رهگیری شدند، اما شماری از آنها به اهداف غیرنظامی اصابت کردند؛ از جمله یک بیمارستان در بیرشِبا که دهها زخمی و چند کشته بر جای گذاشت.
⸻
⚔️ گسترش درگیری: نبردی در چند جبهه
دو طرف نهتنها به تبادل مستقیم حملات پرداختند، بلکه جبهههای نیابتی نیز فعال شدند:
• حزبالله لبنان در حمایت از ایران چند حمله موشکی به شمال اسرائیل انجام داد.
• نیروهای حوثی در یمن حملاتی پهپادی به پایگاههای آمریکایی در خلیج فارس داشتند.
• موساد چند عملیات خرابکاری محدود در خاک ایران ترتیب داد.
همزمان، اسرائیل اعلام کرد که نیمی از سکوهای پرتاب موشک ایران را منهدم کرده است؛ ادعایی که هنوز تأیید مستقلی ندارد.
⸻
🧍♂️ تلفات و آثار انسانی
برآوردها نشان میدهد:
• در ایران بیش از ۶۰۰ کشته و صدها زخمی ثبت شدهاند؛ شامل نظامیان و غیرنظامیان.
• در اسرائیل نیز حدود ۲۰ تا ۳۰ کشته و دهها زخمی گزارش شدهاند.
• صدها هزار نفر از خانههای خود در تهران، اصفهان و تلآویو گریختهاند.
• خدمات عمومی، اینترنت، و برق در بخشهایی از ایران و اسرائیل مختل شدهاند.
⸻
🌍 واکنش جهانی
جنگ ایران و اسرائیل، نگرانی شدید قدرتهای جهانی را در پی داشته است:
• آمریکا هنوز وارد جنگ نشده، اما در حال آمادهسازی سناریوی حمله پیشگیرانه است.
• اتحادیه اروپا خواستار آتشبس فوری و بازگشت به مذاکرات هستهای شده است.
• روسیه و چین هشدار دادهاند که در صورت مداخله آمریکا، توازن جهانی به خطر میافتد.
• سازمان ملل یک جلسه اضطراری شورای امنیت تشکیل داده، اما قطعنامهای صادر نشده است.
⸻
🔮 آینده نامعلوم: آیا آتشبس ممکن است؟
در حالی که هر دو طرف اعلام کردهاند برای «جنگی بلندمدت» آمادهاند، کارشناسان هشدار میدهند که ادامه این روند میتواند به یک جنگ منطقهای یا حتی جهانی منجر شود. ایران اعلام کرده اگر تأسیسات بیشترش هدف قرار گیرد، حملات به مراکز اقتصادی و حتی نیروگاه دیمونا را در دستور کار قرار خواهد داد.
از سوی دیگر، منابع دیپلماتیک از احتمال برگزاری نشست اضطراری در ژنو با حضور نمایندگان ایران، اتحادیه اروپا، و آمریکا خبر دادهاند. شاید هنوز روزنهای کوچک برای بازگشت به میز مذاکره باقی مانده باشد.
⸻
🧾 نتیجهگیری
جنگ مستقیم میان ایران و اسرائیل، چالشی بیسابقه برای ثبات خاورمیانه و نظم بینالملل ایجاد کرده است. درحالیکه بمبها در حال فرود آمدناند، بزرگترین خطر، بیتوجهی به جان غیرنظامیان و غلبه رویکرد نظامی بر مسیر دیپلماسی است. این بحران نشان میدهد که جنگ، حتی اگر محلی باشد، پیامدهای جهانی دارد.
📌 پیشنهاد میشود مردم منطقه و جهان از طریق منابع خبری معتبر، این وضعیت را دنبال کرده و از نهادهای بینالمللی بخواهند که برای توقف جنگ، وارد عمل شوند.
۱۴۰۴ خرداد ۱۲, دوشنبه
📊 آمار کلی قتلهای ناموسی در اردیبهشت
بر اساس گزارشهای منتشرشده، تنها در بازه زمانی ابتدای فروردین تا ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، دستکم ۲۳ زن و دختر توسط مردان نزدیک خانواده، مانند همسر، پدر، برادر یا خواستگار سابق، به قتل رسیدهاند. 
⸻
📌 نمونههایی از قتلهای ناموسی در اردیبهشت
1. گلاب فرامرزی – ۸ اردیبهشت، دالاهو (کرمانشاه)
او به دست دامادش به قتل رسید، زیرا پیگیر طلاق دخترش بود.
2. فاطمه برخورداری – ۱۰ اردیبهشت، سبزوار
معلم آموزش و پرورش که قصد جدایی از همسرش را داشت، با ضربات قمه به قتل رسید.
3. زهرا میرزایی – ۱۶ اردیبهشت، تهران
مجری صداوسیما که توسط پسرخالهاش با ضربات چکش و بریدن گلو به قتل رسید.
4. مائده خطیبیان – ۱۶ اردیبهشت، مشهد
دختر ۲۱ سالهای که در مشهد کشته شد.
5. مبینا کندابی – ۱۷ اردیبهشت، بندر گز
زن ۲۸ سالهای که با شلیک گلوله همسرش جان خود را از دست داد.
⸻
⚖️ عوامل مؤثر در تداوم قتلهای ناموسی
• قوانین تبعیضآمیز: برخی مواد قانونی، مانند ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، مجازاتهای سبکتری برای پدرانی که فرزندان خود را به قتل میرسانند، در نظر گرفتهاند.
• فرهنگ مردسالارانه: نگرشهای سنتی و مردسالارانه در برخی جوامع، به قتلهای ناموسی مشروعیت میبخشند.
• نبود آموزش و آگاهی: کمبود آموزشهای مرتبط با حقوق زنان و نبود آگاهی عمومی درباره پیامدهای خشونتهای خانگی، به تداوم این پدیده کمک میکند.
⸻
🛑 نتیجهگیری
قتلهای ناموسی در اردیبهشتماه نشاندهنده بحران جدی در حوزه حقوق زنان و خشونتهای خانگی در ایران است. برای مقابله با این پدیده، نیاز به اصلاح قوانین، تغییر نگرشهای فرهنگی و افزایش آگاهی عمومی وجود دارد
زنهای اعدامشده در اردیبهشت در ایران: صدایی که خاموش شد
اردیبهشت، دومین ماه بهار، برای بسیاری از مردم یادآور نو شدن طبیعت و آغاز شکوفایی است. اما در تاریخ معاصر ایران، برای برخی خانوادهها، این ماه با اندوه و داغی فراموشنشدنی همراه شده است. زنانی که در این ماه به دست عدالت رسمی یا ساختار قضایی جمهوری اسلامی اعدام شدند، تنها اعدامیهای یک تقویم نیستند؛ بلکه هر یک، نمادی از داستانی تلخ از سرکوب، نابرابری، و گاه مقاومتاند.
اعدام زنان؛ آماری نادر اما معنادار
در ایران، اعدام زنان پدیدهای کمتعداد اما به شدت پرسر و صداست. در کشوری که احکام اعدام بیشتر برای مردان صادر میشود، اعدام یک زن اغلب بازتاب اجتماعی و بینالمللی بالاتری دارد. در اردیبهشتماه سالهای مختلف، تعدادی از این اعدامها صورت گرفته که برخی از آنها به دلیل شخصیت یا پرونده خاص قربانی، به نمادهای اجتماعی یا سیاسی تبدیل شدند.
نمونههایی از زنانی که در اردیبهشت اعدام شدند
1. ریحانه جباری – یادمان مقاومت و سکوت
گرچه ریحانه در مهرماه ۱۳۹۳ اعدام شد، اما پرونده او در اردیبهشت ۱۳۹۳ با درخواستهای جهانی برای توقف اعدامش به اوج رسید. پروندهاش بازتاب گستردهای در اردیبهشت داشت و نقطه عطفی در توجه عمومی به وضعیت زنان زندانی در ایران شد.
2. فرخنده فاضلی (نمونه فرضی یا کمتر شناختهشده)
در اردیبهشت برخی سالها، اعدامهایی در سکوت خبری انجام شده که نامهای قربانیان به دلایل مختلف منتشر نشده است. بررسی آرشیوهای حقوق بشری نشان میدهد که زنان بسیاری بدون شفافیت قضایی کافی در این ماه به دار آویخته شدهاند.
3. زندانیان بلوچ زن
گزارشهایی در سالهای اخیر نشان داده که برخی از زنان بلوچ به دلایل مرتبط با مواد مخدر یا پروندههای قضایی مشکوک در اردیبهشت اعدام شدهاند. فقدان دسترسی به وکیل، شکنجه در بازداشت، و فشار برای اعتراف اجباری در میان دلایل اعتراض نهادهای حقوق بشری به این احکام بوده است.
ساختار قضایی و جنسیت
زنان متهم در سیستم قضایی ایران اغلب با دو سطح تبعیض مواجهاند: یکی تبعیض ساختاری علیه متهمان در پروندههای کیفری و سیاسی، و دیگری تبعیض جنسیتی. در بسیاری از موارد، زنان امکان دفاع مؤثر، دسترسی به وکیل مستقل، یا بهرهمندی از دادرسی عادلانه را نداشتهاند.
سکوت و مقاومت
برخی از این زنان، مانند نسرین ستوده (که البته اعدام نشده ولی زندانی سیاسی شناختهشدهای است)، با مقاومت خود حتی در زندان تبدیل به نمادهایی برای حقوق زنان و مبارزه با مجازات اعدام شدهاند. سکوتهای تحمیلشده به دیگران، و فریادهای سرکوبشده، در قالب بیانیهها، نامهها و کمپینهای مجازی شکلی تازه یافتهاند.
نتیجهگیری
اردیبهشت میتوانست ماهی برای زندگی باشد، اما برای برخی زنان در ایران به ماه مرگ بدل شده است. اعدام نه فقط پایان زندگی یک انسان، که گاهی پایان امید یک خانواده، یک جامعه، یا حتی بخشی از وجدان جمعی است. پرداختن به داستان این زنان، تنها یادآوری مرگ نیست؛ بلکه تلاشی است برای زنده نگهداشتن مسئله عدالت، کرامت انسانی، و حق زندگی برای همه
۱۴۰۴ اردیبهشت ۳۱, چهارشنبه
حنجره دیوار ها
من از سرزمینی میآیم،
که آفتاب، پشت ابرها دفن شد،
و صدا، در حنجرهی دیوارها شکست.
سرزمینی که نام “جمهور” را بر خود داشت،
اما “مردم”ش در صف، در سکوت، در سایه ماندند.
من از جایی میگویم،
که ایمان را با تشر آمیختند،
و آزادی را در بندِ شعار گم کردند.
اینجا، لبخند هزینه دارد،
و حقیقت، مجوز انتشار نمیگیرد.
جمهوری بود، اما نه از دل رأیها،
اسلام بود، اما نه در دل مهرها.
سکوت، قانون شد؛
و هر فریادی، حکمش روشن:
یا زندان، یا تبعید، یا خاموشی.
من از مادرانی میگویم
که قاب عکسها را در آغوش خواباندهاند،
از جوانهایی که در خون،
آیندهشان را امضا کردند.
از نسلی که چشم دوخته به پنجره،
بی آنکه روزنی به فردا بماند.
اما هنوز شعر میخوانیم،
هنوز مینویسیم، هنوز زندهایم،
چون باور داریم وطن،
بزرگتر از هر حکومتیست.
و انسان،
حق دارد فریاد بزند،
هر وقت که آزادی، در زنجیر است.
۱۴۰۴ اردیبهشت ۲۲, دوشنبه
عبور از دین: آزادی
عبور از دین: آزادی
در جهانی که دین اغلب با هویت، فرهنگ و قانون درآمیخته، عبور از دین، نه یک انکار ساده، بلکه یک تصمیم جسورانه برای آزاد زیستن است. برای بسیاری، رهایی از دین آغاز دوبارهایست؛ نقطهای که انسان از قید باورهایی که بهجای او تصمیم میگرفتند، رها میشود و مسئولیت زندگیاش را خود بر عهده میگیرد.
عبور از دین، بهویژه در جوامعی که شریعت اسلامی بر ساختار حقوقی و اجتماعی سایه افکنده، بهمعنای خروج از چارچوبهاییست که اغلب زنان و اقلیتها را به حاشیه راندهاند. در چنین نظامی، زن بودن بهتنهایی کافیست تا حقوق تو محدود شود، صدایت بیاهمیت تلقی شود، و آزادیات به مجوز یک عالم دینی وابسته باشد.
اما آزادی، در ذات خود، با هیچ قید مقدسی سازگار نیست. آزادی یعنی تو حق داری خودت باشی — بیاجازه، بیترس، بیقضاوت. عبور از دین، عبور از این ترسها و بازگشت به انسانیست که پیش از باور ساخته شده بود: انسانی آزاد، آگاه، و مسئول.
این عید، برای بعضی از ما، جشن شکستن زنجیرهاست. عید کسیست که جرأت کرد از کلیشهها عبور کند، حقیقت را بجوید، و خودش را از نو تعریف کند. برای او که ایمانش را به انسانیت باخت، و آزادیاش را باز یافت.
این عید، عید آزادیست
چرا نوشتن علیه دین، گامی در مسیر آزادی زنان است
در بسیاری از جوامع اسلامی، دین نه تنها یک اعتقاد شخصی، بلکه یک چارچوب فراگیر برای قانونگذاری، اخلاق، فرهنگ و حتی سیاست است. اما زمانی که این چارچوب دینی به ابزار کنترل، محدودیت و تبعیض علیه نیمی از جامعه – یعنی زنان – تبدیل میشود، پرسشی بنیادین مطرح میشود: آیا رهایی زنان بدون عبور از مرزهای دینی ممکن است؟
من علیه دین مینویسم نه از سر نفرت یا انکار معنویت، بلکه از این باور که برای زیستن زنان بهعنوان انسانهایی کامل، آزاد و مستقل، باید از سیطرهی دین و شریعت خارج شد. چرا؟ زیرا شریعت اسلامی، که بر اساس تفسیرهای سنتی از متون دینی بنا شده، در بسیاری از اصول خود زنان را تابع، مطیع و درجهدوم تعریف میکند.
قوانین شریعت و جایگاه زن
در بسیاری از کشورهای اسلامی، قوانین برگرفته از شریعت، زن را از حقوقی چون انتخاب آزادانه پوشش، حق برابر در ارث، شهادت، طلاق و حتی حضانت فرزند محروم میکنند. این قوانین با اتکا به آیات و احادیث، تفسیری از زن ارائه میدهند که با انسان بودن کامل او در تضاد است. وقتی زنی در سیستم حقوقی و اجتماعی صرفاً بر اساس جنسیتش کمتر از مرد شمرده میشود، نمیتوان آن را یک جامعهٔ عادلانه دانست.
عبور از دین، عبور از تبعیض
عبور از دین – نه به معنای حذف معنویت بلکه به معنای جدایی دین از قانونگذاری و ادارهی جامعه – میتواند گامی بنیادین برای برقراری برابری باشد. زنانی که تلاش میکنند آزادانه فکر کنند، آزادانه انتخاب کنند و آزادانه زندگی کنند، دیر یا زود با دیوارهای دینی برخورد میکنند. این دیوارها را نمیتوان تنها با اصلاحات جزئی برداشت؛ بلکه باید ریشههای فکری، فلسفی و حقوقی آن را به نقد کشید.
آزادی زن، آزادی جامعه
وقتی زنی از قید شریعت رها میشود، نهفقط خودش، بلکه کل جامعه به سمت آزادی، عقلانیت و انسانمحوری حرکت میکند. به همین دلیل است که نوشتن علیه دین – و بهطور خاص علیه سلطهٔ دینی بر زندگی انسان – تنها یک اعتراض شخصی نیست، بلکه اقدامی اجتماعی است برای ساختن جهانی بهتر، برابرتر و انسانیتر
۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۷, چهارشنبه
حق آزادی بدن زنان در ایران: نگاهی به وضعیت کنونی و چالشها
حق آزادی بدن زنان در ایران: نگاهی به وضعیت کنونی و چالشها
مقدمه
آزادی بدن (bodily autonomy) یکی از اساسیترین حقوق بشر است که بر توانایی هر فرد برای کنترل بدن خود بدون اجبار یا دخالت دیگران تأکید دارد. این حق بهویژه برای زنان اهمیت دوچندان پیدا میکند، چراکه در بسیاری از جوامع، بدن زنان به دلایل فرهنگی، سیاسی و دینی به عرصهای برای کنترل و نظارت تبدیل شده است. در ایران، مسئلهی آزادی بدن زنان به یکی از چالشبرانگیزترین مسائل اجتماعی و حقوقی تبدیل شده و بازتابی از رابطهی پیچیده میان دولت، مذهب، فرهنگ و جنسیت است.
قوانین و سیاستهای محدودکننده
در ایران، بسیاری از قوانین حاکم بر زندگی زنان، آزادی بدن آنها را محدود میکنند. از جمله بارزترین مصادیق آن، اجبار در پوشش (حجاب اجباری) است که از سال ۱۳۵۷ به صورت رسمی و قانونی اجرا شده و زنان را ملزم به رعایت حجاب اسلامی در اماکن عمومی کرده است. این اجبار، نوعی سلب حق انتخاب زنان نسبت به ظاهر و بدن خود محسوب میشود.
علاوه بر حجاب، قوانینی همچون محدودیت در سقط جنین، ممنوعیت برخی از جراحیهای انتخابی، و نظارت شدید بر روابط جنسی و زناشویی نیز نمونههایی از نقض آزادی بدن زنان در ایران هستند. قانونگذاری در این حوزهها معمولاً بدون مشارکت مؤثر زنان و بر اساس تفاسیر خاصی از دین صورت گرفته است.
پیامدهای اجتماعی و روانی
نقض آزادی بدن زنان تأثیرات عمیقی بر سلامت روان، عزتنفس، و مشارکت اجتماعی آنان دارد. زنانی که تحت اجبار به پوشش یا تصمیمات پزشکی خاص قرار میگیرند، ممکن است احساس بیقدرتی، اضطراب و افسردگی را تجربه کنند. همچنین، کنترل بدن زنان به ابزار سرکوب سیاسی و اجتماعی نیز تبدیل شده است که مانع از حضور آزاد و فعال آنان در عرصههای عمومی میشود.
مبارزات مدنی و صدای زنان
در دهههای اخیر، زنان ایرانی در اشکال گوناگون علیه این محدودیتها مقاومت کردهاند. از کمپینهای مجازی مانند «آزادیهای یواشکی» و «چهارشنبههای سفید» گرفته تا اعتراضات علنی، زندان رفتن فعالان، و تلاش برای تغییر قوانین تبعیضآمیز، همه نشاندهندهی خواست گسترده زنان برای بازپسگیری اختیار بر بدن خود است.
جنبش “زن، زندگی، آزادی” که در پی مرگ مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ شکل گرفت، یکی از گستردهترین حرکتهای اعتراضی در تاریخ معاصر ایران بود که حق آزادی بدن را در کنار دیگر مطالبات انسانی و مدنی در اولویت قرار داد.
نتیجهگیری
آزادی بدن زنان نهتنها یک حق فردی بلکه شاخصی برای سنجش عدالت، برابری و توسعهی یک جامعه است. در ایران، این حق با چالشهای جدی مواجه است، اما مقاومت مدنی، آگاهی اجتماعی و صدای زنان نویدبخش آیندهای است که در آن آزادی بدن بهعنوان حق مسلم انسانی به رسمیت شناخته شود.
۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۰, چهارشنبه
حادثه انفجار بندر عباس
در تاریخ ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، انفجار مهیبی در بندر شهید رجایی بندرعباس رخ داد که به یکی از بزرگترین حوادث صنعتی سالهای اخیر ایران تبدیل شد. در ادامه، گزارشی جامع از این حادثه ارائه میشود: 
⸻
انفجار بندر شهید رجایی بندرعباس؛ حادثهای با ابعاد گسترده
زمان و مکان وقوع حادثه
این انفجار در ساعت ۱۲:۱۰ ظهر روز شنبه، ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، در اسکله شهید رجایی بندرعباس، بزرگترین بندر کانتینری ایران، رخ داد. 
تلفات و مصدومان
بر اساس آخرین آمار رسمی، این حادثه منجر به جانباختن ۶۵ نفر و زخمی شدن بیش از ۱۲۰۰ نفر شد.
علت حادثه
بررسیهای اولیه نشان میدهد که قصور در رعایت اصول ایمنی و پدافند غیرعامل در بندر شهید رجایی محرز شده است. همچنین، خلافاظهاری در برخی موارد وجود داشته و دستگاههای امنیتی و قضایی با جدیت در پی شناسایی خاطیان هستند.  
واکنشها و اقدامات مسئولان
• رهبر معظم انقلاب اسلامی، آیتالله خامنهای، دستور بررسی دقیق حادثه و شناسایی مقصران را صادر کردند.
• وزارت کشور با تشکیل کمیتهای ویژه، اعلام کرد که با مقصران این حادثه بدون هیچگونه اغماض برخورد خواهد شد.
• نماینده بندرعباس در مجلس شورای اسلامی، احمد مرادی، اعلام کرد که احتمال خرابکاری یا حادثه تروریستی را تأیید نمیکند و منشاء انفجار هنوز در دست بررسی است.   
وضعیت فعلی
عملیات آواربرداری، خنکسازی و پاکسازی محوطه دچار حریق آغاز شده است. تعداد فوتیهای حادثه تغییر نکرده و برخی از مصدومان بهبودی یافته و از بیمارستان مرخص شدهاند. 
⸻
برای مشاهده لحظه وقوع انفجار و تحلیلهای بیشتر، میتوانید ویدیوهای زیر را مشاهده کنید:
⸻
این حادثه بار دیگر اهمیت رعایت اصول ایمنی و نظارت دقیق بر فعالیتهای صنعتی را یادآور شد. امید است با بررسی دقیق و برخورد قاطع با مقصران، از وقوع حوادث مشابه در آینده جلوگیری شود. 
بندر عباس و نظر شاهزاده رضا پهلوی درباره این فاجعه
سه روز از فاجعهى هولناك بندرعباس كذشته، و جمهورى اسلامى طبق رويهى هميشكى اش، به جاى پاسخكويى وشفاف سازى، مسير سركوب، دروغ و ينهانكارى را پيش كرفته است. نه علت انفجار را مى كويد؛ نه آمار واقعى جان باختكان را اعلام مى كند. عمق فاجعه و حقيقت، عامدانه از مردم دزديده شده است.
ملت ايران حق دارد بداند كدام «محمولهى بسيار خطرناك» بدون اظهارنامهى كمركى، به اسم كالاى معمولى وارد كشور شده ودر بندر، انبار شده است.
آنجه در بندرعباس رخ داد، يك حادثهى تصادفى يا خطاى انسانى نبود؛ بلكه يك جنايت سازمان يافته بود، از جنس زنجيرهى جنايت هايى كه اين رزيم و بانيانش از سينما ركس تا امروز مرتكب شدهاند.
جمهورى اسلامى نه تنها ارزشى براى جان ايرانيان قائل نيست، بلكه بى رحمانه از مردم به عنوان سير انسانى براى رسيدن به اهداف شوم و پليد خود استفاده
مى كند.
ملت ايران، جهل و شش سال است كه با انفجار زندكى مى كند. براى ايران و ايرانى، هيج مادهاى مركبارتر و خطرناكتر از جمهورى اسلامى و رهبرى فاسدش نيست.
براى پايان دادن به اين ظلم وويرانى، بايد بهپا خيزيم، متحد شويم وكشور، جان و آينده مان را از جنك اين جانيان، اين دشمنان قسم خوردهى ايران و انسانيت،
نجات دهيم.
١٠ دانش آموز دختر در اروميه پس از آتش كَرفتن سرويس مدرسه دجار سوختكى شدند
سرويس يك مدرسه دخترانه در اروميه در استان آذربايجان غربى
.در ايران آتش كَرفته است
بر اساس كزارش رسانه هاى ايران دختران دانشآموز و راننده اين سرويس، در
سطوح مختلفى دجار سوختكى شدند.
رئيس اورزانس استان آذربايجان غربى كفته است كه خودروهاى امدادى به
محل اعزام شدند.
مقام هاى محلى كفته اند كه تعداد مصدومان اين حادثه ١١ نفر از جمله راننده است كه برخى توسط اورزانس وبرخى توسط شهروندان حاضر در محل حادثه
به بيمارستان منتقل شدند.
محسن لنگرنشین
محسن لنكرنشين، كارشناس امنيت شبكه و فروشنده خودرو، يس از
دو سال همكارى با دانشكاه امام حسين به اتهام جاسوسى براى
اسرائيل بازداشت وبه اعدام محكوم شده است. او در فايل صوتى اى
كه به دست توانا رسيده، از شكنجه هاى كسترده روانى و جسمى
براى اعترافات ساختكى سخن كفته است؛ از جمله تهديد به
- بازداشت مادر، خواهر ونامزدش، قطع داروهاى حياتاش براى
كنترل صرع، تشنج هاى پى دريى، صحنه سازى ترور و حتى اجراى
نمايشى اعدام. بازجوها با ضبط ويديوهاى متعدد و سناريوهاى از
بيش نوشته شده تلاش كردهاند اعترافات او را بازسازى كنند, در
حالى كه مدارك دفاعى، از جمله نبودن در محل ترور يا مالك نبودن
موتورسيكلتى كه در پرونده ذكر شده، ناديده كرفته شدهاند. او
مى كويد تنها جرمش نخبه بودن وكار براى نهادهاى رسمى بود.
شايد محسن لنكرنشين به واسطه شغلش، جيزهايى فهميده بود كه
براى حكومت خطر داشت و با يك سناريوى ساختكى او را محكوم و
اعدام كردند....
۱۴۰۴ اردیبهشت ۵, جمعه
فائزه، زن بلوچ که زندگی را از نو ساخت
در دل گرمای جنوب شرق ایران، جایی در اطراف چابهار، زنی زندگی میکند به نام فائزه. شاید نامش در رسانهها نیامده باشد، اما داستانش از بسیاری از قهرمانان مشهور الهامبخشتر است.
فائزه از کودکی با فقر و تبعیض بزرگ شد. در منطقهای که بسیاری از دختران حتی فرصت تحصیل ندارند، او توانست تا کلاس نهم درس بخواند. اما همیشه رویایی در دل داشت: اینکه روزی کاری کند تا زنها در روستایش فقط به پختوپز و بچهداری محدود نباشند.
با کمک یک وام کوچک، کارگاه کوچکی برای ساخت صنایع دستی بلوچ راه انداخت؛ ابتدا با دو نفر، بعد پنج نفر، و امروز بیش از سی زن در آن کارگاه مشغول به کارند. او نهتنها منبع درآمدی برای خود و هممحلیهایش ساخت، بلکه به زنان یاد داد که قدرت دارند، حتی اگر جامعه خلاف آن را القا کرده باشد.
فائزه در مصاحبهای محلی گفته بود:
«وقتی زنها بتونن دستشون توی جیب خودشون باشه، میتونن تصمیم بگیرن. میتونن آینده بسازن.»
او بیصدا اما قدرتمند، انقلاب کوچکی در روستایش رقم زد. حالا زنانی که روزگاری ناامید بودند، دوباره به زندگی امید دارند. محصولاتی که زمانی فقط برای مصرف خانگی بود، حالا در بازارهای شهر فروخته میشود و حتی بعضیها به خارج از ایران هم صادر میشوند.
فائزه شاید مدال یا جایزهای نگرفته باشد، اما قلب صدها زن را با جرأت و تلاشش فتح کرده.
نسرین ستوده؛ وکیل وجدانها
نام نسرین ستوده امروز دیگر فقط یک نام نیست؛ نمادیست از مقاومت، شهامت، و ایستادگی برای حقوق انسانی، بهویژه زنان.
او متولد ۱۳۴۲ در تهران است و پس از تحصیل در رشته حقوق، وارد حرفه وکالت شد. اما برخلاف بسیاری از همکارانش که دنبال پروندههای پرمنفعت بودند، نسرین راه دیگری را انتخاب کرد: دفاع از کسانی که صدایی نداشتند. کودکانی که بدون شناسنامه مانده بودند، زنان تحت خشونت، فعالان سیاسی و عقیدتی، دخترانی که بهخاطر برداشتن حجاب اجباری دستگیر میشدند — همه اینها موکلان نسرین بودند.
او بارها بازداشت شد، مورد تهدید قرار گرفت، از وکالت محروم شد، اما هیچگاه عقب ننشست. یکی از تلخترین دورههای زندگیاش زمانی بود که در زندان، در اعتصاب غذا بهسر میبرد و از دیدن فرزندانش محروم بود. با این حال، صدایش خاموش نشد. او نوشت، اعتراض کرد، و الهامبخش شد.
در یکی از یادداشتهایش از زندان گفته بود:
«من در زندان هستم، اما وجدانم آزاد است. و این بزرگترین آزادیست که میتوان داشت.»
نسرین ستوده برای بسیاری از زنان ایرانی، نماد زنیست که در برابر فشار و سرکوب، انتخاب میکند که انسان بماند، فعال بماند، و عاشق آزادی باشد — حتی اگر هزینهاش را با جان بدهد.
سیمین دانشور؛ زنی که به زنان صدایی تازه داد
در روزگاری که صدای زنانه در ادبیات ایران یا بسیار کمرنگ بود یا در قالبهای مردانه مینوشت، زنی آمد که همهچیز را تغییر داد: سیمین دانشور، نخستین زن نویسنده ایرانی که بهصورت حرفهای و مستقل داستان نوشت و صدای نسل تازهای از زنان شد.
سیمین در سال ۱۳۰۰ در شیراز به دنیا آمد. از همان کودکی به نوشتن علاقه داشت. تحصیلاتش را تا سطح دکتری در رشته زیباییشناسی ادامه داد و بعدها بورسیهای گرفت تا در دانشگاه استنفورد آمریکا ادبیات خلاقه بخواند. اما چیزی که سیمین را متمایز میکرد فقط تحصیلاتش نبود. او درد جامعه را حس میکرد و با قلمی بیپروا، روایتگر زنانی شد که تا آن زمان کمتر دیده و شنیده شده بودند.
رمان معروف او، «سووشون»، نهتنها یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ ادبیات ایران است، بلکه نقطه عطفیست در روایت زن ایرانی. قهرمان زن داستان، «زن زری»، برخلاف بسیاری از شخصیتهای زن آن دوران، زنی پویا و آگاه است که در برابر ظلم و سنتهای بسته مقاومت میکند. سیمین در این رمان، تاریخ و سیاست را با تجربه زنانه پیوند زد.
هرچند او همسر جلال آلاحمد بود، اما هرگز در سایهاش محو نشد. او استقلال فکری خود را حفظ کرد و همیشه میگفت: «همسر جلال بودن باعث شد همه تصور کنند من تحت تأثیر او هستم، اما واقعیت این است که من راه خودم را میرفتم.»
سیمین دانشور برای زنان ایران فقط یک نویسنده نبود؛ او الگویی بود برای اینکه زنان میتوانند خالق، متفکر، و تأثیرگذار باشند؛ حتی در جامعهای که انتظار
داشت زن فقط شنونده باشد، نه سخنگو
نویسنده: متینه عطاالهی
شاهزاده رضا پهلوی: حمايت از مردم ايران براى سرنگونی رژیم به جاى گزینه جنگ و مذاكره
«انجه ما پيشنهاد مى كنيم، راه سومى است كه بهترين راه براى اجتناب از اقدام نظامى خواهد بود. يعنى به مردم ايران فرصت دهيد و بكذاريد خودشان
عامل تغيير باشند»
#اينديپندنت_فارسى
شاهزاده رضا پهلوى در كَفتكَو با پوليتيكو، از دولت هاى غربى خواست براى حمايت از موج اعتصاب هاى صنفى در سراسر ايران «صندوق اعتصابات» ايجاد كنند تا با فلج شدن شريان هاى اقتصادى دولت جمهورى اسلامى، پايان
اين رريم تسريع شود.
او معتقد است مذاكرات هستهاى دونالد ترامپ باتهران به برقرارى صلح در منطقه منتهى نخواهد شد, اما در عين حال مى كويد براى ايالات متحده و اروپا اين فرصت وجود دارد كه از شهروندان مخالف رزيم در داخل ايران، براى
سرنكونى حاكمان مذهبى حمايت كنند.
پوليتيكو در كزارش خود اشاره مى كند كه خشم عمومى از سركوب هاى رريم و سوءمديريت اقتصادى طى ساليان اخير به اعتراض هاى عمومى غير معمول و كستردهاى منجر شده و از طرفى جايكاه منطقهاى حكومت مستقر تهران نيز با سقوط بشار اسد، متحد اصلى اش در سوريه، وهمجنين حملات ويرانكَر اسرائيل عليه حماس وحزب الله، به شدت تضعيف شده است.
شاهزاده رضا پهلوى قرار كرفتن جمهورى اسلامى در موقعيت ضعف را فرصتى براى قدرت هاى غربى مى بيند تا حمايتشان را از مخالفان وكسانى كه ممكن است از رزيم جدا شوند, افزايش دهند. او در مصاحبه اى با پوليتيكو خواستار آزادسازى منابع مالى براى كمك به مردم در مقاومت مدنى مسالمت آميز شد! مجموعه اى از «اعتصابات كاركرى سازمان يافته كه مى تواند
يستم را فلج و وادار به فروپاشى كند».
شاهزاده رضا پهلوى مى كويد جنين «صندوق اعتصابى» مى تواند از دارايى هاى بلوكه شده ايران تامين مالى شود: «فلج كردن رزيم از طريق توقف كار و اعتصابها، كه اكر بتوانيم آن را تامين مالى كنيم با كمترين هزينه براى ملت همراه خواهد بود، جيزى است كه مى تواند در عرض جند ماه به وقوع
بپيوندد.»
كزارشى از اجراى حكم اعدام سه زندانى در زندان يزد از جمله يك زندانى بلوج و دو زندانى لر
حكم اعدام سه زندانى به نامهاى وحيد نارويى، يارولى محمودوند و رشيد سيدزاده، كه پيشتر در پرونده هاى جداكانه از بابت جرايم مرتبط با مواد مخدر
به اعدام محكوم شده بودند، در زندان مركزى يزد اجرا شد.
بر اساس كزارش رسيده به سازمان حقوق بشرى ههنكاو، سحركاه روز سه شنبه
٢ ارديبهشت ٢٢) ١٤٠٤ آوريل ٢٠٢٥)، حكم اعدام دو زندانى لر به نامهاى يارولى محمودوند اهل خرم آباد و رشيد سيدزاده اهل اليكودرز از توابع لرستان، ويك زندانى بلوج به نام وحيد نارويى، اهل زاهدان، در زندان مركزى يزد به اجرا در
آمد.
به كفته منابع مطلع، وحيد نارويى و يارولى محمودوند از ٥ سال پيش و رشيد سيدزاده نيز از ٤ سال پيش، در پروندههاى جداكانه از بابت جرايم مرتبط با مواد مخدر بازداشت و توسط دستكاه قضايى جمهورى اسلامى ايران به اعدام
محكوم شده بودند.
خبر اعدام اين سه زندانى، تا زمان تنظيم اين خبر در رسانه هاى حكومتى به
ويزه رسانه هاى نزديك به قوه قضاييه اعلان نشده است.
جمهورى اسلامي ايران در ٧٢ ساعت دستكم ٩ زندانى بلوج را اعدام كرد
سه شنبه، ١٩ فروردين ١٢٠٢
عبدالحكيم عظيم كَركَيج (زندان وكيل آباد مشهد)
عبدالرحمن كركيج (زندان وكيل آباد مشهد)
اميراحمد ثنايى (زندان وكيل آباد مشهد)
جهار شنبه، ٢٠ فروردين ١٢٠P
غلامرضا پرداخته (زندان شاهرود)
سجاد براهويى (زندان وكيل آباد مشهد)
يونس كُرد (زندان كَناباد)
اسماعيل دهمرده (زندان كناباد)
پنج شنبه، ٢١ فروردين ١٢٠P
احسان بامرى (زندان اير انشهر)
ياسين بامرى (زندان ايرانشهر)
۱۴۰۴ فروردین ۱۹, سهشنبه
بررسی حقوقی و قضائی پرونده توهین به مقدسات در فضای مجازی
بررسی حقوقی و قضائی پرونده توهین به مقدسات در فضای مجازی
مركز رسانه قوه قضائیه اخیراً از صدور کیفرخواست برای فردی خبر داده است که به اتهام “توهین به مقدسات از طریق انتشار ویدئو در فضای مجازی” تحت پیگرد قضائی قرار گرفته است. بر اساس این گزارش، فرد متهم که به دلیل تولید و انتشار ویدئویی از خود و چند نفر دیگر در حال ارتکاب عمل توهین به مقدسات شناخته شده، به دادسرای کرکان احضار شده و علیه وی اعلام جرم صورت گرفته است. این پرونده یکی از موارد پرچالش در حوزه قوانین فضای مجازی و حقوق شهروندی به شمار میرود که میتوان به بررسی ابعاد قانونی آن پرداخت
مركز رسانه قوه قضائيه از صدور كيفرخواست برای پروندهای خبر داد که در آن یک شهروند به دلیل “توهین به مقدسات از طریق انتشار ویدیو در فضای مجازی” تحت پیگرد قضائی قرار گرفته است. این پرونده به طور خاص به فردی اشاره دارد که در فضای مجازی اقدام به تولید و انتشار ویدئویی از خود و چند نفر دیگر کرده و در این ویدیو به مقدسات توهین کرده است. پس از انتشار این ویدیو، فرد مذکور توسط مراجع قضائی احضار و علیه او اعلام جرم صورت گرفت. در این راستا، برخی اصول قانونی و حقوق بشر به طور مستقیم با این پرونده در ارتباط هستند.
1. مبانی قانونی داخلی
در این پرونده، برخی از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و قوانین حقوق بشری میتوانند مورد توجه قرار گیرند:
• اصل 22 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: این اصل به رعايت حقوق ذاتى و شهروندى تأكيد دارد و هرگونه اقداماتی که منجر به نقض این حقوق شود، باید از منظر قانون بررسی شود.
• اصل 2 قانون اساسی: این اصل به آزادی قلم و بیان اشاره دارد. با این حال، آزادی بیان در بسیاری از موارد محدود به احترام به مقدسات و حقوق دیگران است.
• اصل 33 قانون اساسی: این اصل بر رعایت حقوق انسانی توسط قانون تأکید میکند و بیانگر این است که هیچ فردی نمیتواند حقوق دیگران را نقض کند.
2. مبانی حقوق بشر
بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شده، چند ماده مهم وجود دارد که در این پرونده به آنها باید توجه شود:
• ماده 8 اعلامیه جهانی حقوق بشر: این ماده بیان میکند که حقوق انسانی باید از طریق قانون محترم شمرده شود و هیچکس نباید تحت شکنجه، رفتار یا مجازات غیرانسانی یا تحقیرآمیز قرار گیرد.
• ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر: این ماده حق آزادی بیان را برای تمامی افراد تضمین میکند و اعلام میدارد که هر فردی حق دارد بدون دخالت، نظر خود را ابراز کند.
• ماده 22 اعلامیه جهانی حقوق بشر: این ماده به حق امنیت اجتماعی، فرهنگی و مالی اشاره دارد و تأکید میکند که حقوق افراد باید در چارچوب یک جامعه امن و محترم حفظ شوند.
3. چالشها و تناقضات حقوقی
پروندههایی مانند این مورد، چالشهای زیادی در تعادل میان آزادی بیان و رعایت احترام به مقدسات ایجاد میکند. از یک سو، حق آزادی بیان به عنوان یکی از اصول بنیادی حقوق بشر شناخته میشود، اما از سوی دیگر، احترام به مقدسات و ارزشهای دینی و فرهنگی نیز باید در نظر گرفته شود. به همین دلیل، در بسیاری از سیستمهای حقوقی، به ویژه در کشورهای با پیشینه فرهنگی و مذهبی خاص، قوانین محدودکنندهای برای جلوگیری از توهین به مقدسات وجود دارد.
در نهایت، این پرونده میتواند به عنوان یک مورد مرجع برای بررسی نحوه برخورد با جرائم فضای مجازی و توهین به مقدسات در چارچوب قانون اساسی و حقوق بشر باشد
تنطیم کننده: متینه عطاالهی
تحلیل گزارش عفو بینالملل درباره اعدامها در سال 2024 و وضعیت حقوق بشر در ایران
تحلیل گزارش عفو بینالملل درباره اعدامها در سال 2024 و وضعیت حقوق بشر در ایران
سازمان عفو بینالملل در تاریخ ۱۹ فروردین (۸ آوریل) گزارش سالانه خود را درباره اعدامها در سال 2024 منتشر کرد. طبق این گزارش، در مجموع بیش از ۱۵۰۰ نفر در سراسر جهان اعدام شدند و ایران با ثبت حداقل ۹۷۲ اعدام، بیش از ۶۰ درصد از کل اعدامهای ثبت شده در جهان را به خود اختصاص داده است. این گزارش تصویر نگرانکنندهای از وضعیت حقوق بشر در کشورهای مختلف، به ویژه ایران، ارائه میدهد.
افزایش اعدامها در جهان و ایران
طبق گزارش عفو بینالملل، اعدامها در سال 2024 نسبت به ۱۰ سال گذشته به بالاترین حد خود رسید. این افزایش عمدتاً ناشی از رشد چشمگیر اعدامها در چند کشور خاص، از جمله ایران، عراق و عربستان سعودی بوده است. این سه کشور تنها در سال ۲۰۲۲ مسئول بیش از ۸۰ درصد از کل اعدامهای شناخته شده در جهان بودند.
در سال ۲۰۲۴، تعداد اعدامها در جهان به حداقل ۱۵۱۸ نفر رسید که نسبت به سال قبل (۲۰۲۳) که ۱۱۵۳ مورد ثبت شده بود، افزایش ۳۲ درصدی داشته است. این آمار نشان میدهد که اعدام به عنوان یک ابزار قضائی در کشورهای خاص، به ویژه ایران، همچنان به طور چشمگیری در حال رشد است.
استفاده از اعدام برای سرکوب مخالفان
در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، مجازات اعدام به عنوان ابزاری برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه و سرکوب مخالفان سیاسی و اجتماعی به کار میرود. در ایران، طی اعتراضات “زن، زندگی، آزادی” که پس از مرگ مهسا امینی در سال 2024 آغاز شد، از اعدام به طور وسیع برای سرکوب معترضان استفاده شده است. یکی از افراد اعدامشده در این زمینه، محمد قبادلو بود که پس از شرکت در اعتراضات و محکومیت به اعدام در دسامبر ۲۰۲۲، علیرغم تلاشهای بینالمللی برای نجات او، اعدام شد.
این اقدام ایران بهویژه در زمینه نقض حقوق بشر و سرکوب حقوق مدنی و سیاسی مخالفان، انتقادات شدیدی از سوی جامعه جهانی و نهادهای حقوق بشری به دنبال داشته است. سازمانهای بینالمللی از جمله عفو بینالملل و دیگر نهادهای حقوق بشری همواره در تلاش بودهاند تا فشارهایی برای توقف اعدامها در ایران وارد کنند، اما با وجود این تلاشها، روند اعدامها همچنان در این کشور ادامه دارد.
ایران در صدر اعدامها
گزارش عفو بینالملل در خصوص ایران بیانگر این است که در سال 2024، دستکم ۹۷۲ نفر در ایران اعدام شدهاند. این رقم بیش از ۶۰ درصد از کل اعدامهای ثبتشده در جهان را به خود اختصاص میدهد و ایران را در صدر کشورهایی قرار میدهد که بیشترین تعداد اعدام را در سال ۲۰۲۲ انجام دادهاند. این در حالی است که بسیاری از این اعدامها به اتهامات سیاسی، حقوق بشری یا اعتراضات مردمی مربوط بودهاند.
نتیجهگیری
گزارش عفو بینالملل از اعدامها در سال 2024 تصویری تاریک از وضعیت حقوق بشر در ایران و چند کشور دیگر ارائه میدهد. اعدامها نه تنها به عنوان مجازاتی برای جرائم مورد استفاده قرار میگیرند، بلکه به عنوان ابزاری برای سرکوب مخالفان و ایجاد رعب و وحشت در جامعه به کار گرفته میشوند. این امر بهویژه در کشورهایی مانند ایران که در آن حقوق بشر به شدت نقض میشود، نشاندهنده ضرورت توجه بیشتر جامعه جهانی به وضعیت حقوق بشر و تلاش برای پایان دادن به چنین اقدامات ناعادلانه است.
تنظیم متینه عطاالهی
۱۴۰۴ فروردین ۱۷, یکشنبه
اخراج ١٥ دانشجو از دانشكاه آزاد سوهانك بهدليل «فعاليت مجازى، حجاب و روزه خوارى»
بر اساس اطلاعات رسيده به ايران اينترنشنال، حكم اخراج دستكم ١٠ دانشجوى دانشكاه آزاد واحد سوهانك صادر شده است. اين دانشجويان به دلايلى همجون اظهارنظرهاى انتقادى در فضاى مجازى، نافرمانى در برابر حجاب اجبارى وخوردن وآشاميدن در ماه رمضان، از تحصيل محروم
شده اند.
اطلاعات دريافتى ايران اينترنشنال در شنبه ء١ فروردين حاكى از آن است كه حكم اخراج دستكم ١٠ دانشجوى دانشكاه آزاد واحد سوهانك صادر شده
اين دانشجويان پيشتر به كميته انضباطى احضار شده بودند و اكنون حكم
اخراج آن ها صادر شده است.
بنا بر اطلاعات رسيده، بيشتر دانشجويان اخراجشده دانشكاه آزاد واحد سوهانك در كروههاى واتساپي داخلى دانشكاه، نسبت به عملكرد برخى استادان منتسب به نهادهاى حاكميتى، از جمله «استادان بسيجى دانشكاه»،
اظهارنظر كرده بودند.
دومين درخواست اعاده دادرسى بخشان عزيزى، زندانى سياسى محكوم به اعدام، رد شد
مازيار طاطايى، وكيل پخشان عزيزى، خبر داد كه ديوان عالى كشور براى دومين بار درخواست اعاده دادرسى پخشان عزيزى، زندانى سياسى كرد
محكوم به اعدام، رارد كرده است.
طاطاي روز شنبه در ايكس نوشت كه شعبه رسيدكى كننده بدون مطالبه پرونده محاكماتى، درخواست اعاده دادرسى را رد كرده و دفاعيات وكلا را
«بلادليل» دانسته است.
او نوشت: «جنين استدلالى از طرف شعبه رسيدكى كننده ملازمه با مطالبه
پرونده محاكماتى دارد كه متاسفانه انجام نشد.»
۱۴۰۴ فروردین ۱۵, جمعه
حقوق بشر زنان در ایران؛ مبارزهای برای نفس کشیدن
زنان در ایران، قرنهاست برای دیده شدن، شنیده شدن، و زندگی کردن بهعنوان انسانهایی برابر در جامعه میجنگند. با اینکه نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، اما در ساختارهای قانونی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، با تبعیضهایی مواجهاند که ریشه در نظاممندترین اشکال سرکوب دارد.
تبعیض، از قانون شروع میشود
بسیاری از قوانین رسمی ایران، آشکارا حقوق زنان را محدود میکنند. از حق حضانت فرزند گرفته تا حق طلاق، سفر، پوشش و حتی انتخاب شغل، زن در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی همچنان تحت ولایت مرد قرار دارد. سن قانونی ازدواج برای دختران ۱۳ سال است — و در مواردی حتی پایینتر، با اجازهی ولی و دادگاه. این یعنی نهاد قانون، بهجای حمایت از کودکی، خودش زمینهساز کودکهمسری است.
دیوارهای نامرئی زندگی روزمره
تبعیضها تنها در متون قانونی نیستند؛ آنها در زندگی روزمره جریان دارند. زنی که بدون حجاب «مناسب» از خانه خارج شود، ممکن است بازداشت یا جریمه شود. زنی که صدایش را در خیابان بلند کند، مورد قضاوت یا آزار قرار میگیرد. زنی که شغلی مردانه انتخاب کند، نادیده گرفته میشود. و حتی زنی که در اعتراض به این شرایط به خیابان بیاید، ممکن است به جرم «تشویق به فساد» محاکمه شود.
سرکوب سیاسی و حذف سیستماتیک
زنان ایرانی در سالهای اخیر نقش پررنگی در جنبشهای مدنی، دانشجویی، محیطزیستی و کارگری داشتهاند، اما همواره با شدیدترین برخوردها مواجه شدهاند. فعالان حقوق زنان، وکلایی چون نسرین ستوده، و خبرنگارانی چون هنگامه شهیدی و سپیده قلیان، نمونههایی هستند از زنانی که برای دفاع از حقوق بشر زندانی شدهاند.
اما زنان ایستادهاند
با وجود همهی فشارها، جنبش زنان در ایران خاموش نشده. از «چهارشنبههای سفید» تا «زن، زندگی، آزادی»، زنان ایرانی نشان دادهاند که صدایشان خاموششدنی نیست. شبکههای اجتماعی، رسانههای مستقل، و حتی هنر و ادبیات، به میدانهایی برای مقاومت تبدیل شدهاند.
نادیده گرفتن حقوق زنان، نادیده گرفتن آیندهی یک ملت است
یک جامعه بدون برابری جنسیتی، محکوم به توقف است. تا زمانی که زنان در ایران از ابتداییترین حقوق انسانی خود محروماند — از حق انتخاب، آزادی، کرامت و امنیت — نمیتوان از توسعه، عدالت یا حتی صلح واقعی سخن گفت. دفاع از حقوق زنان، دفاع از انسانیت است.
نویسنده : متینه عطاالهی
ممنوعیت خوانندگی برای بانوان؛ خاموش کردن صدایی که حق بود
صدای زن، برای بسیاری از ما، نه تنها موسیقی، بلکه بخشی از خاطرات، فرهنگ و احساسات عمیق انسانی است. اما در سرزمینی که بانوانش قرنها در شعر، موسیقی، و هنر نقشآفرین بودهاند، امروز صدای آنها ممنوع شده است. خوانندگی برای زنان نهتنها محدود، که عملاً سرکوب شده. و این، چیزی فراتر از یک ممنوعیت فرهنگی یا قانونیست؛ این یک خاموشی تحمیلیست بر یکی از بنیادیترین حقوق انسانی: حق بیان.
صدای زن، تهدید نیست
در نظامهای مبتنی بر سرکوب، هنر همیشه خطرناک تلقی میشود، و صدای زن، در این میان، به نماد مقاومت بدل میگردد. اما این تصور که صدای زن میتواند موجب فتنه شود، ریشه در نگرشی دارد که زنان را نه انسانهای کامل، که ابزار یا تهدید میبیند. صدای زن، همانند صدای مرد، حامل احساس، اندیشه، و زیباییست؛ چرا باید با آن چنین دشمنی شود؟
سانسور یا حذف؟
زنان در ایران حق خواندن در ملا عام را ندارند. کنسرتهای انفرادی برای آنان برگزار نمیشود، و در بهترین حالت، تنها به عنوان همخوان در گروههای مختلط یا در محافل خصوصی فعالیت میکنند. این نه سانسور، بلکه حذف سیستماتیک است. خاموش کردن زنان از صحنهی موسیقی، در واقع خاموش کردن یک نسل از روایتها، دردها، عشقها و امیدهاست.
محروم از یک حق اساسی
حق ابراز وجود، بخشی جداییناپذیر از حقوق بشر است. ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر میگوید: «هر فردی حق آزادی بیان دارد؛ این حق شامل آزادی داشتن عقیده بدون مداخله، و جستوجو، دریافت و انتقال اطلاعات و ایدهها از طریق هر رسانهای بدون در نظر گرفتن مرزهاست.»
وقتی زنی را از خواندن بازمیدارند، در واقع نه تنها آزادی بیان او، که کرامت انسانیاش را هدف قرار میدهند. این ممنوعیت تنها محدود به سالنهای کنسرت نیست؛ بلکه صداییست که در دل بسیاری از دختران نوجوان خفه میشود، پیش از آنکه جرأت کنند آرزوهایشان را فریاد بزنند.
صدایی که خاموش نمیشود
اما صدای زن، تاریخی به درازای خود حیات دارد. زنان ایرانی، با همهی فشارها، در قالب موسیقی زیرزمینی، شبکههای اجتماعی، یا حتی در خانههایشان، خوانندگی را رها نکردهاند. صدایشان هنوز جاریست، هرچند گاه بیمیکروفن، بیاجازه، بیتشویق.
شاید دولت بتواند صحنهها را ببندد، اما نمیتواند قلبها را خاموش کند. زنان همچنان میخوانند؛ برای خودشان، برای همدلی، برای آزادی.
نویسنده متینه عطاالهی
۱۴۰۴ فروردین ۱۳, چهارشنبه
اعدام دستكم ٥٨ نفر در ماه مارس ٢٠٢٥ در ايران
بر اساس كزارش ماهانه سايت حقوق بشرى ههنكَاو، در ماه مارس ٢٠٢٥ در زندان هاى ايران دستكم ٥٨ نفر #اعدام شدهاند. اين ميزان موارد اعدام بيانكر ٢٢٢ درصد افزايش نسبت به ماه مارس سال ٢٠٢٣ است.
آمار هه نكَاو بر اساس تحقيقات اين سازمان حقوق بشرى تنظيم شده و هويت همه ٥٨ نفر اعدامى نيز مشخص شده است. اعدام هيج يك از اين افراد از سوى قوه قضائيه اعلام نشده است. از ميان اين ٨ه نفر دستكم م زن اعدام شدهاند كه سه نفر از آنها به دليل اتهام "قتل عمد" و يك نفر نيز به دليل
"جرايم مرتبط با مواد مخدر" بوده است. به كفته اين كزارش، اغلب اين اعدامها مخفيانه در زندانها صورت كرفته و در برخى موارد حتى خانواده و
بستكان اجازه ملاقات آخر با زندانيان پيش از اعدام را نداشتهاند.
ههنكاو افراد اعدام شده را بر حسب تعلقات اتنيكى تفكيك كرده است كه در اين آمار بيشترين اجراى حكم اعدام در مورد زندانيان فارس با ١٨ نفر و سپس
زندانيان ترك باما مورد بوده است.
اغلب موارد اعدام در مورد جرايم مرتبط با مواد مخدر و سپس قتل بوده است. كه به ترتيب ٣٠ و ٢٨ مورد هستند. بيشترين آمار اجراى حكم اعدام مربوط به استان خرسان رضوى (٩ مورد) و سپس آستان آذربايجان شرقى (ء
مورد) بوده است.
شوراى عالى امنيت ملى قانون را "بى حيثيت" و '"شرايط جنكل" را در كشور حاكم كرده است
#محمد_منان_رئيسى، نماينده قم در مجلس شوراى اسلامى، به شدت به توقف قانون "#عفاف_وحجاب" توسط شوراى عالى امنيت ملى اعتراض كرد. به كَفته نماينده قم، حكومت ايران "سكولار نيست و نبايد نسبت به
باورها و ارزش هاى دينى بى تفاوت و بى تعهد باشد."
بنا به ارزيابى اين نماينده مجلس، "هسته سخت نظام" يعنى طرفداران نظام ولايى در ايران، شرايط سخت اقتصادى و افزايش بهاى سكه و دلار را تحمل مى كنند، زيرا كه "دلشان به اين خوش است كه در جامعه احكام خدا اجرا
مى شود."
نماينده قم در ويديويى كه در رسانه هاى داخلى منتشر شده مى كويد:
«اشكالى ندارد, ما كرانى را تحمل مى كنيم و زير بار اين فشار اقتصادى له مى شويم اما به دليل انتساب جمهورى اسلامى به اسلام، شريعت و احكام،
ممجنان پاى جمهورى اسلامى ايستاده ايم.»
به كفته او ادامه سياست شوراى عالى امنيت ملى سبب "نااميدى هسته سخت نظام" خواهد شد. او با نام بردن از روساى سه قوه از آنان خواست كه قانون قبلى در زمينه حجاب راحداقل مبناى كار نهادهاى انتظامى و دستكاه
قضايى قرار دهند.
او شوراى عالى امنيت ملى را متهم كرد كه قانون را "بى حيثيت" و "شرايط
جنكل" را در كشور حاكم كرده است.
او ضمن اعتراض به مصلحت انديشى شوراى عالى امنيت ملى كفت: «اكَر احكام خدارا تعطيل كرديد ومصلحت انديشى بجا كرديد وكفتيد اجرا نمى كنم، هسته سخت نظام نااميد مى شوند. اكر هسته سخت نظام نااميد شوند واز بدنه انقلاب جدا شوند، يعنى رحم اللّٰه من يقرأ الفاتحة مع
الصلوات.»
تصويب قانون "عفاف و حجاب" در ماه هاى كذشته در ايران با انتقادات و اعتراض هاى كَسترده زنان وجامعه مدنى مواجه شد. به كَفته ناظران سياسى اجراى اين قانون، مقاومت شديد زنان را در بي داشته ودولت پزشكيان راهى جز توقف اجراى اين قانون نداشته است. در روزهاى كذشته نيز نيروهاى انتظامى تجمع طرفداران حجاب اجبارى در مقابل ساختمان مجلس را برهم
زدند كه واكنش شديدى از سوى تندروها را در پي داشت.
۱۴۰۴ فروردین ۱۰, یکشنبه
دیه مرد و زن: تفاوتهای قانونی
موضوع دیه در حقوق اسلامی و تفاوت آن بین مرد و زن یکی از مسائل پرچالش و بحثبرانگیز در ایران است که به طور ویژه در موارد مربوط به قصاص و مجازاتها نمود پیدا میکند. در نظام حقوقی ایران، که تحت تأثیر فقه اسلامی قرار دارد، دیه یا “خونبها” مبلغی است که در صورت قتل یا آسیبدیدگی فردی باید به خانواده قربانی پرداخت شود. این مبلغ برای مردان و زنان متفاوت است و این تفاوت به یک موضوع جدی حقوقی و اجتماعی تبدیل شده است.
1. دیه مرد و زن: تفاوتهای قانونی
در قوانین ایران، دیه مرد معادل دیه یک فرد مسلمان مرد است، اما دیه زن نصف دیه مرد است. به عبارت دیگر، اگر یک مرد مسلمان یک زن را به قتل برساند، دیهای که باید به خانواده زن پرداخت شود، نصف دیهای است که باید در صورت قتل یک مرد پرداخت گردد. این تفاوت به طور رسمی در قوانین فقهی ایران مورد تأسیس قرار گرفته است و در اصل 295 قانون مجازات اسلامی آمده که دیه زن نصف دیه مرد است.
2. موضوع قصاص و دیه
اگر یک مرد قاتل یک زن باشد و خانواده زن بخواهند قصاص کنند (یعنی اجرای مجازات اعدام برای قاتل)، آنها باید مبلغ دیه قاتل را نیز پرداخت کنند. این بدین معناست که برای گرفتن حق قصاص باید دیه قاتل به اندازهای که برای یک مرد به عنوان دیه تعیین شده، از سوی خانواده مقتول زن تأمین شود، که اغلب در شرایط مالی نابرابر، خانوادهها قادر به تأمین این مبلغ نیستند. در نتیجه، بسیاری از خانوادههای زنانی که در چنین شرایطی قرار میگیرند، به دلیل عدم توانایی در پرداخت دیه، از قصاص چشمپوشی کرده و به دریافت دیه از قاتل رضایت میدهند. این وضعیت به شکلی عمیق نابرابری جنسیتی را در زمینه حقوق بشر و عدالت در نظام قضائی ایران ایجاد میکند.
3. نابرابریهای عمیق در حقوق انسانی و اجتماعی
تفاوت در دیه میان زن و مرد میتواند به شکلی نمادین و عینی در نظر گرفته شود که حقوق انسانی و بشری زن را نادیده میگیرد. در نظام حقوقیای که دیه زن را نیمی از دیه مرد در نظر میگیرد، این اقدام نشاندهنده عدم تساوی کامل حقوقی میان زنان و مردان است. نابرابری در پرداخت دیه، به طور غیرمستقیم جایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان را تحت تأثیر قرار میدهد و این تصور را تقویت میکند که زنان در مقایسه با مردان دارای ارزشی کمتر در جامعه هستند.
این نابرابری نه تنها حقوق فردی و انسانی زنان را تضییع میکند، بلکه به روند نابرابریهای اجتماعی و فرهنگی نیز دامن میزند. زمانی که خانوادههای زنان برای گرفتن حق قصاص به دلیل ناتوانی در تأمین دیه مجبور به پذیرش پرداخت دیه میشوند، این به نوبه خود ظلمی دیگر به زنان به شمار میرود، زیرا این نوع برخورد قانونی بدون توجه به جنبههای انسانی و عدالت اجتماعی است.
4. پیامدهای اجتماعی و فرهنگی
این تفاوت در دیه به شکلی نمادین و عینی به گسترش تبعیض جنسیتی در جامعه ایرانی کمک میکند. با تأکید بر نابرابریهای موجود در پرداخت دیه، جامعه ایران در حال گسترش الگوهایی است که به نوعی به ارزشیابی ناعادلانه از زنان منجر میشود. نهادهای مدنی و حقوق بشری از این تفاوتها انتقاد میکنند، چرا که به باور آنها، این نوع برخورد با زنان نه تنها خلاف اصول عدالت و انصاف است، بلکه آسیبهای عمیقی به بنیانهای اخلاقی و انسانی یک جامعه وارد میآورد.
5. نقض حقوق بشر و عدم همطرازی
قوانین نابرابر در خصوص دیه نه تنها حقوق زنان را محدود میکند، بلکه به شکلی گستردهتر، به اصول حقوق بشر آسیب وارد میآورد. در سطح جهانی، حقوق بشر به تساوی و برابری در برخورد با تمامی افراد تأکید دارد. این که یک زن باید دیه کمتری از یک مرد دریافت کند، با اصول کلی حقوق بشر در تضاد است، چرا که این تفاوت بر اساس جنسیت و نه عمل انجامشده قرار گرفته است.
6. آینده و اصلاحات حقوقی
با توجه به انتقادات و فشارهای داخلی و بینالمللی، به نظر میرسد که لازم است که اصلاحات در این زمینه صورت گیرد تا حقوق انسانی زنان در نظام قضائی ایران رعایت شود. برخی از فعالان حقوق بشر و حقوق زنان بر این باورند که باید تغییراتی در قوانین مربوط به دیه ایجاد شود تا عدالت واقعی در مورد همه افراد برقرار شود. این تغییرات میتواند شامل برابری در دیه مردان و زنان باشد که در آن هیچیک از طرفین به دلیل جنسیت خود با تفاوتهای قابل توجهی روبرو نشوند.
نتیجهگیری
تفاوت در دیه میان مردان و زنان در ایران نه تنها یک مسأله قانونی، بلکه یک مسأله اجتماعی و انسانی است که نیازمند توجه و اصلاحات جدی است. نابرابریهای قانونی در خصوص دیه به طور ملموسی حقوق انسانی زنان را پایمال میکند و موجب تقویت تبعیضهای جنسیتی در جامعه میشود. برای تحقق عدالت اجتماعی و حقوق بشر، ضروری است که این نابرابریها مورد بازنگری قرار گیرد تا همه افراد در برابر قانون یکسان و برابر باشند.
جمع آوری و نویسندگی : متینه عطاالهی
تحول شرم به آكاهى بخشى جنسى: انتخاب شجاعانه يك بازمانده نوجوان آزار جنسى
سه مرد كه درسال ٢٠١٧ به نوجوانى در شمال شرقى هند تجاوز كروهى كرده بودند، هر كدام به ٢٥ سال حبس محكوم شدند. اين حكم سنكين دادكاه،
فرهنك حاكم بر روستا را تغيير داد.
كيران كه نام مستعار اين دختر ١٣ ساله است كه پس از اين اتفاق با حمايت و همراهى خانوادهاش به دادكاه شكايت برد. آنها ١٢ ماه منتظر ماندند و از سوى مردم روستا طرد و تهديد شدند اما در نهايت عدالت تحقق يافت و كيران پيروز داركاه بود. داستان اين واقعه و شكايت كيران در فيلم مستند «كشتن يك ببر» (To KiII A Tiger) به تصوير كشيده شده است. اين فيلم كه ساخته يشا پاهوجا است در جشنواره اسكار در سال ٢٠٢٢ بهعنوان بهترين مستند
بلند بركزيده شد.
پس از تجاوز به كيران، رنجيت، پدر كيران كه از كشاورزان اين روستاست از سوى همسايه هايشان تحت فشار بود كه دخترش را به ازدواج يكى از متجاوزانش در آورد تا از آبروريزى در روستا جلوكيرى شود. اما رنجيت از دخترش حمايت كرد، حق طلبى كرد و در دادكاه پيروزى نصيبشان شد.
عمسايهها پس از حكم دادكاه اعتراف كردند كه اشتباه كرده بودند. نتيجه اين حكم تاريخى سبب شد فرهنك مردسالار روستا تغيير كند و مردان و پسران از
تمسخر و تحقير زنان ودختران دست كشيدند.
رنجيت كه هنوز در روستاى جاركند با همسرش جاكانتى و سه فرزند كوجكترش زندكَى مى كند به كاردين مى كويد: «شدت اين حكم مردان روستا را تكان داد؛ آنها آن را در وجود خود احساس كردند. اين حكم به آنها درس بزركى داد كه جكَونه بايد بهعنوان مرد با زنان رفتار كنند. آنها نحوه برخوردشان با زنان ونكَاهشان به زنان و دختران را تغيير دادهاند! امنيت در روستا بهبود
يافته است.»
كيران اكنون ٢١ سال دارد و درسال سوم دوره كارشناسى پنج ساله در رشته زبان هندى درس مى خواند. او به مد و رقص علاقه بسيارى دارد و آرزو دارد بازرس پليس شود. اكر او به آرزويش برسد اولين بازرس پليس زن روستاى
جاركند است. او با اين شغل مى خواهد به جامعه كمك كند.
بلندپروازى و شجاعت او در روستا سبب شده دختران ديكر نيز از او الهام بكيرند وتحصيلات خود را ادامه بدهند و شيوه پوشش لباس خود را نيز تعیین کنند
کنترل بدن و هویت زنان – نگاهی به حقوق اساسی فردی در ایران
کنترل بدن و هویت زنان – نگاهی به حقوق اساسی فردی در ایران
با سلام و احترام خدمت حاضران محترم، فعالان حقوق زنان، و تمام کسانی که امروز اینجا گرد آمدهاند تا از کرامت انسانی، از آزادی، و از عدالت برای زنان سخن بگویند.
امروز من اینجا هستیم تا دربارهی یکی از بنیادیترین مسائل حقوق بشر حرف بزنیم: حق زنان بر بدن و هویت خود. حقی که باید بدیهی، قطعی و خدشهناپذیر باشد. اما متأسفانه در بسیاری از جوامع، بهویژه در ایران، این حق نه تنها به رسمیت شناخته نمیشود، بلکه بهشکلی سیستماتیک و ساختاری سرکوب میگردد.
سیمون دوبووار (فیلسوف و فمینیست فرانسوی):
“زن، زن زاده نمیشود، بلکه تبدیل به زن میشود.”
(From: “The Second Sex”, 1949)
بخش اول: بدن زنان، عرصهی قدرت دولت
در ایران، بدن زن نه بهعنوان مالکیت شخصی او، بلکه بهعنوان حوزهای تحت حاکمیت دولت در نظر گرفته میشود. از همان لحظهای که دختری پا به جامعه میگذارد، دولت تصمیم میگیرد که او چه بپوشد، چگونه راه برود، صدایش تا کجا بلند باشد، و حتی لبخندش چقدر قابل قبول است.
ملاله یوسفزی (برنده جایزه صلح نوبل):
“من نمیخواهم برای حق تحصیل یا آزادیام بجنگم، چون اینها باید حقوق طبیعی من باشند، نه چیزی برای مبارزه.”
حجاب اجباری نمونهی بارز این کنترل است. در ایران، پوشش زنان نه یک انتخاب فردی، بلکه یک قانون الزامآور است. قانونی که نقض آن با جریمه، زندان، و خشونت مواجه میشود. این قانون، بدن زن را نه بهعنوان بخشی از وجود انسانیاش، بلکه بهعنوان شیئی خطرناک، جنسی و تهدیدآمیز تلقی میکند که باید کنترل شود.
اما کنترل بدن فقط به حجاب محدود نمیشود. دسترسی زنان به خدمات بهداشتی باروری و سقط جنین ایمن بهشدت محدود شده است. سیاستهای افزایش جمعیت در سالهای اخیر، با محدود کردن آموزش جنسی، توزیع وسایل پیشگیری و ممنوعیت سقط جنین، بدن زنان را به ابزاری برای اجرای سیاستهای جمعیتی دولت تبدیل کرده است.
آیا زنی که نمیتواند دربارهی بدن خودش تصمیم بگیرد، حقیقتاً آزاد است؟ آیا جامعهای که نیمی از جمعیتش را از ابتداییترین حقوق انسانیشان محروم میکند، میتواند ادعای عدالت یا توسعه داشته باشد؟
بخش دوم: هویت زنان، ساخته و سانسورشده توسط نظام
کنترل فقط بر بدن نیست. دولت در ایران، هویت زنان را نیز بازتعریف کرده و بهشدت محدود کرده است. زن خوب، زن وفادار به سنتهاست. زن متعهد به نقشهای کلیشهای مادری و همسری. زنی که سکوت میکند، فرمانبردار است، و از مرزهای تعریفشده فراتر نمیرود.
زنان در بسیاری از حوزهها، حتی در کارت ملیشان، بدون اجازهی همسر نمیتوانند گذرنامه بگیرند یا از کشور خارج شوند. در بسیاری از پروندههای حضانت، طلاق، و ارث، زنان همچنان در موقعیتی فروتر از مردان قرار دارند. قوانین مدنی ایران زن را به نوعی «وابسته» تعریف میکند، نه بهعنوان یک فرد مستقل.
و فراتر از قانون، سانسور رسانهای و فرهنگی نیز هویت زن را تحریف میکند. زنان قدرتمند، مستقل، یا منتقد، از رسانهها حذف میشوند یا تصویرشان تحریف میشود. سینما، تلویزیون، و آموزش رسمی، تصویری یکدست از زن مطلوب نظام میسازند و هرگونه تفاوت، اعتراض، یا استقلالطلبی را طرد میکنند.
بخش سوم: مقاومت زنان و هزینههای آن
با وجود تمام این محدودیتها، زنان ایران ایستادهاند. دختران انقلاب، زنانی که حجاب اجباری را به چالش کشیدند، مادرانی که برای حق حضانت فرزندانشان جنگیدند، دخترانی که برای ورود به ورزشگاه فریاد زدند – همه اینها گواه یک حقیقت است: هیچ قدرتی نمیتواند برای همیشه آزادی را سرکوب کند.
اما بهای این مقاومت بسیار سنگین است. زندان، شکنجه، بایکوت اجتماعی، اخراج از کار یا دانشگاه، و حتی قتلهای ناموسی، همه ابزارهایی هستند که علیه زنانی که میخواهند خودشان باشند، به کار گرفته میشوند.
نامهایی چون مهسا امینی، ندا آقاسلطان، و هزاران زن گمنام دیگر، برای همیشه در حافظهی جمعی ما ثبت شدهاند. آنها به ما یادآوری میکنند که مبارزه برای آزادی و کرامت انسانی، همچنان ادامه دارد.
بخش پایانی: راهحلها و منابع قانونی
ما امروز اینجاییم نه فقط برای اعتراض، بلکه برای تغییر. ما باید خواستار بازنویسی قوانین، آموزش جنسیتی برابر، و حذف سیاستهای سرکوبگر باشیم. باید به صدای زنان گوش داده شود. ما باید به صراحت بگوییم: بدن زن، ملک شخصی اوست. هویت زن، متعلق به خودش است، نه دولت، خانواده یا فرهنگ سنتی.
برای اثبات این حقوق، منابع قانونی فراوانی در دست داریم، از جمله:
1. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران – اصل ۲۰ که تصریح میکند: “همه افراد ملت، اعم از زن و مرد، در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.” اما این اصل در عمل بارها نقض شده است.
2. منشور حقوق شهروندی جمهوری اسلامی ایران – که در ماده ۳۲ به حق بر تعیین سرنوشت، و در ماده ۳۴ به حق زنان بر برخورداری از امنیت در برابر هرگونه خشونت اشاره میکند.
3. اعلامیه جهانی حقوق بشر (1948) – ماده ۱: “تمام افراد آزاد به دنیا آمده و از لحاظ حیثیت و حقوق برابرند.” ماده ۳: “هر کس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد.”
4. کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیه زنان (CEDAW) – که ایران تاکنون از پیوستن به آن خودداری کرده، در حالی که تعهد به آن میتوانست گامی مهم برای احقاق حقوق زنان باشد.
⸻
در پایان، باید بگویم:
زمان آن رسیده که دولتها، نهادها و جامعه، مالکیت زن بر بدن و هویت خود را به رسمیت بشناسند. زمان آن رسیده که سکوت را بشکنیم و در کنار هم، برای جهانی عادلانهتر و انسانیتر بایستیم. این مبارزه، فقط مبارزهی زنان نیست – این مبارزهی همهی کسانی است که به آزادی، کرامت، و حقوق انسانی باور دارند.
سخنرانی متینه عطاالهی در جلسه کانون دفاع از حقوق زنان
۱۴۰۴ فروردین ۴, دوشنبه
نقض حقوق اساسی زنان توسط دولت در ایران
حقوق زنان یکی از پایههای اصلی حقوق بشر در هر جامعهای است. با وجود تأکید کنوانسیونها و اسناد بینالمللی بر برابری جنسیتی، در ایران بسیاری از حقوق اساسی زنان بهطور سیستماتیک توسط ساختارهای حکومتی محدود یا نقض میشوند. این نقضها نه تنها در قانونگذاری بلکه در اجرا، سیاستگذاری و حتی در فرهنگسازی رسمی مشهودند.
۱. قوانین تبعیضآمیز در حوزه خانواده و ازدواج
قانون مدنی ایران هنوز بر مبنای تفسیرهای سنتی از فقه اسلامی نگاشته شده و جایگاه زن را نسبت به مرد نابرابر میداند. مثلاً مرد میتواند در شرایطی بدون رضایت همسر اول، همسر دوم اختیار کند، در حالی که زن چنین حقی ندارد. در موضوع طلاق، حضانت فرزند، و ولایت، قدرت حقوقی مرد بر زن چیره است.
۲. حجاب اجباری و محدودیتهای پوشش
یکی از بارزترین مصادیق نقض حقوق زنان در ایران، اجبار قانونی به رعایت حجاب است. زنانی که به حجاب اجباری اعتراض میکنند، با مجازاتهایی همچون زندان، جریمه نقدی و محرومیتهای اجتماعی مواجه میشوند. این در تضاد با اصل آزادی پوشش و حق انتخاب فردی است.
3. محدودیت مشارکت سیاسی و اجتماعی
زنان در ایران با موانع قانونی و غیررسمی برای دسترسی به مناصب بالای حکومتی مواجهاند. مثلاً تفسیر شورای نگهبان از واژه “رجل سیاسی” در قانون اساسی، مانع نامزدی زنان برای ریاستجمهوری شده است. همچنین، زنان اغلب از فعالیت در حوزههایی چون قضاوت، برخی رشتههای نظامی و برخی سمتهای مدیریتی منع میشوند.
4. خشونت ساختاری و سرکوب اعتراضات
دولت ایران نه تنها در برابر خشونت خانگی و اجتماعی علیه زنان حمایت قانونی مؤثری ارائه نمیدهد، بلکه زنان معترض را که برای حق زندگی، حق پوشش یا حقوق اجتماعی اعتراض میکنند، سرکوب میکند. نمونه بارز آن وقایع مربوط به قتل مهسا امینی و جنبش «زن، زندگی، آزادی» بود که با برخورد خشونتآمیز نیروهای امنیتی مواجه شد.
5. نابرابری در دسترسی به فرصتهای اقتصادی و اشتغال
در بسیاری از حوزههای اقتصادی، زنان با تبعیض در استخدام، حقوق و ارتقاء شغلی مواجهاند. همچنین نرخ بیکاری زنان بهویژه در مناطق محروم بسیار بالاست. نبود حمایت قانونی از مادران شاغل، نبود بیمه کافی و مرخصی زایمان محدود نیز مانع رشد حرفهای زنان است.
نتیجهگیری
حقوق زنان در ایران به دلایل قانونی، فرهنگی و ساختاری بهشدت نقض میشود. این نقضها، ریشه در تفسیری محافظهکارانه از شریعت، ساختار مردسالار قدرت، و نبود اراده سیاسی برای اصلاح قوانین دارند. با وجود این، مقاومت زنان، چه در عرصههای مدنی و چه در فضای مجازی، نشان از خواست قوی برای تغییر دارد. احقاق حقوق زنان، نه تنها مسئلهای مربوط به عدالت، بلکه پیششرطی برای توسعه و پیشرفت پایدار در ایران است.
⸻
تنظیم کننده : متینه عطاالهی
بازداشت دختران دانشجو در ایران از سال ۱۳۸۸ تاکنون – نقض مستمر حقوق بشر
از سال ۱۳۸۸ و پس از وقایع انتخابات ریاست جمهوری در ایران، بازداشتهای هدفمند و سیستماتیک دختران دانشجو به دلایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی به یکی از نمودهای بارز نقض حقوق بشر در کشور تبدیل شده است. این روند نگرانکننده، نشاندهنده فشار مضاعف بر دانشجویان زن در عرصههای مدنی و دانشگاهی است.
بر پایه گزارش سازمانهای معتبر بینالمللی از جمله Amnesty International و Human Rights Watch، تنها در فاصله سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰، بیش از ۱۰۰۰ دانشجو در ایران بازداشت شدهاند که شمار قابل توجهی از آنان دختران بودند. در ادامه این روند، در سال ۱۳۹۸ نیز در جریان اعتراضات مردمی، بیش از ۳۰۰ دختر دانشجو و در سال ۱۴۰۱، بیش از ۴۰۰ نفر دیگر در شرایطی مشابه بازداشت شدهاند.
این بازداشتها اغلب بدون رعایت اصول دادرسی عادلانه، بدون دسترسی به وکیل و در شرایطی همراه با فشارهای روحی و جسمی صورت گرفته است. این اقدامات نهتنها ناقض آزادی بیان و آزادی تجمعات مسالمتآمیز بر اساس ماده ۱۹ و ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر هستند، بلکه بر اساس ماده ۹ همان اعلامیه و ماده ۹ کنوانسیون بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) که ایران یکی از امضاکنندگان آن است، بازداشتهای خودسرانه، فاقد مبنای قانونی و غیرقانونی محسوب میشوند.
همچنین این نقضها در تضاد با اهداف توسعه پایدار مندرج در سند ۲۰۳۰ بهویژه هدف پنجم (برابری جنسیتی) و هدف شانزدهم (صلح، عدالت و نهادهای پاسخگو) قرار دارند.
کانون دفاع از حقوق بشر در ایران ضمن محکوم کردن بازداشتهای مستمر و غیرقانونی دانشجویان دختر، خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط بازداشتشدگان، رعایت تعهدات حقوق بشری توسط جمهوری اسلامی ایران و پایان دادن به فضای سرکوب در محیطهای دانشگاهی است.
تنظیم: متینه عطاالهی
۱۴۰۳ اسفند ۲۵, شنبه
گلسا رحيم زمانى
اخيرا اعلام شدكه صفحه اينستاكرام كلسا رحيم زمانى، خواننده زن, از دسترس خارج شده است. كلسا، ريحانو، نازنين مير، پريسا با نام هنرى
"بيبى دراكون" از ديكر خوانندكان زن هستند كه حساب اينستاكرامى آنها در جند روز كذشته بسته شده است. اين زنان هنر خودر | در اينستاكرام عرضه
مى كردند و دنبال كنندكانى داشتهاند.
موج تشديد مقابله بازنان هنرمند در عرصه موسيقى پيشتر با بازداشت جِند روزه هيوا سيفى زاده، در حال اجراى كنسرتى در "عمارت روبرو" در تهران شروع شد. مقابله با خوانندكى زنان به ويره تكخوانى آنها نمود بارز ديكَرى از فشار و تبعيض و سركوب جمهورى اسلامى عليه حقوق اوليه زنان تلقى مى شود كه در مقاطع مختلف ابعاد و شكل هاى مختلفى داشته است.
كاريكاتور اين هفته مانا نيستانى براى دويجه وله فارسى به همين ستيز
جمهورى اسلامى با خوانندكى زن پرداخته است.
محمدى و ديكر زندانيان سياسى را ازاد كنيد
بيش از ٨٥ برنده جايزه نوبل از سراسر جهان در يك بيانيه مشترك, خواستار آزادى كامل و برقيد و شرط #نركَس_محمدى، برنده جايزه صلح نوبل ٢٠٢٣ و
همجنين آزادى تمام زندانيان سياسى شدند.
در مخصى رماني است، اما فشارها براى بازكردان ن نركس محمدى به زندان
افزايش يافته است.
برندكان جايزه نوبل از كشورهاى مختلف و رشته هاى شش كانه صلح، ادبيات،
فيزيك، اقتصاد، شيمى و يزشكى اين نامه را امضا كردهاند.
آنها در بيانيه خود از مبارزه نركَس محمدى "عليه سركوب زنان در ايران" و تلاش او "براى ترويج حقوق بشر و آزادى براى همه" تقدير كردند. نركَس محمدى ينجمين فردى است كه در زمان حبس اين جايزه را دريافت ميكند.
نركس محمدى در آذر سال جارى به شكل موقت از زندان اوين آزاد شد.
امضاكنندكان بيانيه خواستار ان شدهاند كه اين آزادي دائمى شود زيرا "آزادى او همجنان ناپايدار و در معرض لغو است". آنها مى كويند "تلاش براى عدالت
وآزادى مرز نميشناسد".
در بيانيه آمده است: «نركس محمدى مانند دهها هزار مدافع حقوق بشر فعال سياسى مخالف ، هنرمند، روزنامه نكار و منتقدان بىپرواى رثيم ايران، با
اتهامات سياسى زندانى شده است.»
برندكان جايزه نوبل به اين اشاره كردند كه صداى مخالفت نركَس محمدى با رزيم ايران هيجكَاه "حتى در زندان" نيز خاموشنشده و "مبارزه خستكى نايذير او براى عدالت, تجسمى از روح مقاومت در برابر استبداد است".
نركس محمدى براى مبارزه خستكى نايذير خود عليه مجازات اعدام و براى حقوق بشر در ايران، علاوه بر جايزه صلح نوبل، جوايز بين المللى متعددى ديكرى نيز دريافت كرده است, از جمله جايزه جهانى آزادى مطبوعات يونسكو/
كى يرمو كانو و جايزه شجاعت خبرنكاران بدون مرز.
امضاكنندكان بيانيه تاكيد مكنند كه "اين مبارزه فقط متعلق به نركس نيست، اين مبارزهاى مشترك براى هر زن، هر زندانى سياسى وهر انسانى است كه
جسارت ايستادكى در برابر ستم را دارد."
خطر اعدام معترضان به حجاب اجبارى در ايران
بر اساس كزارش سازمان ملل، حداقل ١١ مرد وسه زن در ايران در ارتباط با اعتراضات عليه نقض حقوق بشر و#حجاب_اجبارى با خطر صدور يا اجراى
حكم #اعدام مواجه هستند.
كارشناسان مستقل كه وضعيت ايران را به نمايندكى از شوراى حقوق بشر سازمان ملل ارزيابى كردهاند، اعلام كردند كه تاكنون ١٠ مرد به دليل شركت در
اين اعتراضات اعدام شدهاند.
سارا حسين، رئيس هيئت حقيقت ياب سازمان ملل، با ابراز نكرانى از سركوب مستمر معترضان، به ويزه زنان و دختران، تأكيد كرد كه "جرم انكارى و نظارت بر
اعتراضات" همجنان ادامه دارد.
بر اساس كزارش كميسيون تحقيق سازمان ملل در زنو، اعترافات متهمان از طريق شكنجه كرفته شده و ترديدهاى جدى درباره عادلانه بودن روند محاكمه
اين افراد وجود دارد.
اين كزارش همجنين نشان مى دهد كه حكومت ايران به محدود كردن حقوق زنان و دختران از طريق نظارت مستمر و تشويق حملات از سوى كروه هاى
موسوم به "امر به معروف و نهى از منكر" ادامه مى دهد.
طبق برآوردها، صدها معترض در اين اعتراضات كشته و هزاران نفر بازداشت
شده اند.
۱۴۰۳ اسفند ۱۲, یکشنبه
آخرین وضعیت امیر تتلو خاننده ایرانی
الهام رحيمى فر و مجيد نقشى، وكلاى اميرحسين مقصودلو، خواننده ايرانى ملقب به تتلو در پي ابراز نكَرانى در خصوص حكم "سب النبى" موكل خود، با
نكارش نامه اى خطاب به مراجع عظام از آنان استمداد طلبيدند.
در اين نامه آمده است: «با وجود صدور حكم برائت در اولين مرحله از رسيدكى به اتهام سب النبى، با سخت كيرى هاى فراقانونى مواجه شدهايم و نظر
مراجع در حل شدن اين پرونده مى تواند كره كَشا باشد.»
به كزارش تسنيم، در بخشى از متن نامه وكلاى تتلو آمده است: «جرم سب النبى داراى منشاً كاملا فقهى است ودر قانون نيز برائت ومجازات مرتكبين به جرم بر اساس حكم شرع پيش بينى شده است و بر همان اساس، شرايط موكل با فرض ارتكاب فعل مادى كه كاملاً شبهه دارد و محل ترديد است، باعنايت به ماده ٣ء٢ قانون مجازات اسلامى هركز داراى انطباق با مندرجات ماده ٢٢٢
اين قانون نيست.»
دادكاه كيفرى تهران طبق كزارش برخى رسانهها, يكشنبه ٣٠ ديماه تتلو، خواننده اى كه از تركيه به ايران ديپورت شد را به اتهام "سب النبى" به اعدام
محكوم كرد.
بر اساس اين كزارشها, حكم اعدام اين خواننده كه روز يكشنبه ٣٠ ديماه توسط دادكاه كيفرى تهران صادر شده، قطعى نيست و در ديوان عالى كشور
قابل اعتراض است،
خبركزارى فارس ساعتى بعد, خبر صدور حكم اعدام براى اين خواننده را بدون اشاره به منبع رسمى واز قول يك "منبع آكاه" تكذيب كرد. همزمان خبركزارى مهر به نقل از مركز رسانه قوه قضاييه نوشت كه "حكم نهايى تتلو هنوز صادر
لشده است".
بنا به ماده ٢ء٢ قانون مجازات اسلامى، هر كس به پيامبر اسلام "دشنام دهد يا قذف كند", "سب النبى" به شمار مى رود و به اعدام محكوم مى شود. اين در حالى است كه ميثاق بين المللى حقوق سياسى و مدنى، اين موارد را جزو
جرائم جدى تلقى نمى كند.
وضعیت اسفناک کودکان کار در ایران؛ قربانیان خاموش فقر و بیعدالتی
کودکان کار در ایران، یکی از مظلومترین و فراموششدهترین قربانیان مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی هستند. در حالی که طبق قوانین بینالمللی و حتی قوانین داخلی ایران، کار کردن کودکان ممنوع است، اما در خیابانها، کارگاهها، کورهپزخانهها و حتی زبالهگردی، هزاران کودک را میبینیم که برای تأمین حداقلهای زندگی خود و خانوادهشان، به سختترین و خطرناکترین کارها مشغولاند.
آمارهای نگرانکننده از کودکان کار در ایران
آمارهای رسمی در مورد تعداد دقیق کودکان کار در ایران شفاف نیست، اما گزارشهای غیررسمی حاکی از آن است که بین ۳ تا ۷ میلیون کودک کار در کشور وجود دارد. بسیاری از این کودکان در معرض استثمار، خشونت، سوءاستفاده و بیماریهای مختلف قرار دارند.
طبق آمارهای غیررسمی، بیش از ۶۰ درصد از کودکان کار، نانآور خانواده هستند و اغلب در محیطهای ناسالم و غیربهداشتی، بدون هیچگونه حمایت قانونی، کار میکنند. از طرفی، فقر گسترده و نبود حمایتهای اجتماعی باعث شده که بسیاری از خانوادهها، فرزندان خود را به جای تحصیل، روانه کار کنند.
کودکان زبالهگرد؛ قربانیان فقر و مافیای زباله
یکی از تلخترین جلوههای کار کودکان در ایران، کودکان زبالهگرد هستند. بسیاری از این کودکان، از صبح تا شب در میان انبوه زبالهها به دنبال جمعآوری پلاستیک، شیشه و دیگر ضایعات میگردند تا در ازای چند هزار تومان، آنها را به پیمانکاران شهرداری بفروشند. این کودکان نهتنها در معرض بیماریهای خطرناک و آلودگیهای شدید قرار دارند، بلکه اغلب مورد سوءاستفاده و خشونت از سوی باندهای مافیایی زباله نیز قرار میگیرند.
کارگاههای زیرزمینی؛ کابوسی برای کودکان کار
بسیاری از کودکان کار در کارگاههای کوچک و زیرزمینی مانند تولیدیهای لباس، کفش، آجرفشانی و کورهپزخانهها به کار گرفته میشوند. این کودکان بدون بیمه، دستمزدهای ناچیز و ساعات کاری طاقتفرسا مجبور به کار هستند. کارفرمایان این کارگاهها از ضعف نظارتهای قانونی سوءاستفاده کرده و این کودکان را با کمترین هزینه به کار میگیرند.
کودکان مهاجر؛ رنجی مضاعف
کودکان کار مهاجر، بهویژه کودکان افغانستانی در ایران، در شرایطی بهمراتب سختتر زندگی میکنند. بسیاری از آنها به دلیل نداشتن شناسنامه و مدارک هویتی، از حداقل حقوق انسانی محروماند و به بدترین شکل مورد استثمار قرار میگیرند. این کودکان نهتنها از تحصیل محروماند، بلکه در معرض اخراج، بازداشت و تبعیضهای شدید قرار دارند.
فقدان حمایت قانونی و بیتوجهی مسئولان
اگرچه قوانین ایران کار کودکان زیر ۱۵ سال را ممنوع کرده است، اما این قوانین در عمل اجرا نمیشوند. نبود برنامههای حمایتی، عدم نظارت بر کارفرمایان و سیاستهای اقتصادی نادرست، باعث شده که روزبهروز بر تعداد کودکان کار افزوده شود. همچنین، برخوردهای امنیتی و قهری با این کودکان و خانوادههایشان نهتنها کمکی به حل معضل نکرده، بلکه مشکلات آنها را بیشتر کرده است.
راهکار چیست؟
برای حل معضل کودکان کار، دولت باید اقدامات جدی و اساسی انجام دهد، از جمله:
• حمایت اقتصادی از خانوادههای فقیر تا مجبور به فرستادن کودکانشان به بازار کار نشوند.
• اجرای قوانین کار و برخورد جدی با کارفرمایانی که از کودکان سوءاستفاده میکنند.
• ایجاد امکانات آموزشی رایگان برای همه کودکان، بهویژه کودکان مهاجر و کودکان بیشناسنامه.
• مبارزه با مافیای زباله و کارگاههای غیرقانونی که کودکان را استثمار میکنند.
• فرهنگسازی و آگاهیبخشی در مورد حقوق کودکان و پیامدهای منفی کار کودک.
نتیجهگیری
کودکان کار، آیندهی از دسترفتهی جامعهای هستند که چشمهای خود را بر رنج آنها بسته است. اگر چارهای اندیشیده نشود، این چرخه فقر و استثمار همچنان ادامه خواهد داشت. حمایت از این کودکان، نهتنها یک وظیفه انسانی، بلکه یک ضرورت اجتماعی برای ساختن آیندهای بهتر است.
فزایش بیسابقه اعدامها در ایران: ۳۲ زندانی در چهار روز به دار آویخته شدند
گزارشهای منابع حقوق بشری نشان میدهد که در فاصله روزهای چهارشنبه ۸ اسفند تا شنبه ۱۱ اسفند، دستکم ۳۲ زندانی در زندانهای ایران اعدام شدهاند. بر اساس این آمار، جمهوری اسلامی در هر روز بهطور میانگین ۸ نفر و در هر سه ساعت یک نفر را اعدام کرده است؛ روندی که نگرانیهای جدی نهادهای حقوق بشری را برانگیخته است.
این اعدامها در زندانهای مختلف ایران از جمله اراک، اصفهان، آمل، اهواز، بجنورد، بیرجند، رشت، ساری، کرج، کرمانشاه و مشهد اجرا شده است. منابع مطلع میگویند بسیاری از این افراد بدون دسترسی به دادرسی عادلانه و در محاکمی که فاقد استانداردهای حقوقی بینالمللی بودهاند، محکوم شدهاند.
اعدامهای گسترده در ۱۱ اسفند
بر اساس گزارشها، در روز شنبه ۱۱ اسفند، هفت زندانی از جمله یک زن در زندان وکيلآباد مشهد اعدام شدند. همچنین، دو زندانی در زندان آمل و یک زندانی در زندان اراک به دار آویخته شدند. این موج گسترده اعدامها در حالی ادامه دارد که فعالان حقوق بشر بارها نسبت به افزایش شمار اعدامها در ایران هشدار دادهاند.
افزایش موج اعدامها و نگرانیهای بینالمللی
سازمانهای حقوق بشری از این موج تازه اعدامها به عنوان نشانهای از افزایش سرکوب و ارعاب در ایران یاد کرده و خواستار مداخله فوری جامعه بینالمللی شدهاند. به گفته ناظران، حکومت ایران همواره از اعدام به عنوان ابزاری برای سرکوب سیاسی، ایجاد رعب و وحشت، و کنترل اعتراضات اجتماعی استفاده کرده است.
در ماههای اخیر، نهادهای حقوق بشری بارها هشدار دادهاند که تعداد اعدامها در ایران به شکل نگرانکنندهای افزایش یافته است. سازمان عفو بینالملل و دیگر گروههای مدافع حقوق بشر بارها از مقامات جمهوری اسلامی خواستهاند که فوراً اجرای احکام اعدام را متوقف کنند و به تعهدات بینالمللی خود در زمینه حقوق بشر و دادرسی عادلانه پایبند باشند.
درخواست برای اقدام فوری
اعدامهای گسترده اخیر در ایران بار دیگر توجه جامعه جهانی را به وضعیت حقوق بشر در این کشور جلب کرده است. مدافعان حقوق بشر تأکید دارند که جامعه جهانی باید برای توقف این روند اقدام کند و فشار بیشتری بر مقامات ایران وارد کند تا به اعدامهای فزاینده پایان دهند.
با ادامه این روند، نگرانیها در مورد نقض گسترده حقوق بشر در ایران بیش از پیش افزایش یافته و درخواستها برای مداخله فوری نهادهای بینالمللی شدت گرفته است.
اجراى حكم اعدام دستكم ٨ زندانى در زندانهاى ايران طى ماه فوريه ٢٠٢٥
طى ماه كذشته ميلادى دستكم حكم اعدام ٨٨ زندانى در زندان هاى جمهورى اسلامى ايران به اجرا در آمده است. اين آمار نسبت به ماه فوريه ٢٠٢٣ دست كم ٧٨ مورد معادل ٧٨٠٪ افزايش داشته است. در فوريه سال كذشته حكم اعدام ١٠ زندانى اجرا شده بود. ٢.٪ كل زندانيان اعدام شده
زندانيان كرد بودهاند.
با استناد به آمار به ثبت رسيده در مركز آمار و اسناد سازمان حقوق بشرى هه نكاو، طى ماه فوريه ٢٠٢٥ دستكم حكم اعدام ٨٨ زندانى در زندان هاى ايران اجرا شده است. قابل ذكر است كه, هويت كامل ٨١ زندانى اعدام شده براى ههنكَاو احراز شده است و هويت ٧ زندانى ديكَر در دست بررسى
مى باشد.
بر طبق اين كزارش، دستكم ٣ زن در زندان هاى خرم آباد، سارى و شيراز اعدام شدهاند كه هرسه نفر پيشتر از بابت اتهام قتل عمد به اعدام محكوم شده بودند. در ماه فوريه اجراى حكم كودكان زير ١٨ سال ثبت نشده است.
قابل ذكر است كه، از مجموع ٨٨ زندانى كه در ماه فوريه اعدام شدهاند، تنها ء مورد در منابع رسمى ايران و سايتهاى وابسته به قوه قضاييه اعلان شده است. همجنين حكم اعدام { زندانى مخفيانه وبدون اطلاع خانواده وحق برخوردارى از ملاقات آخر با خانواده اجرا شده است. يك زندانى در شهر
اسفراين در ملا عام اعدام شده است.
كزارش هاى منابع حقوق بشرى نشان مى دهند از جهارشنبه هشت اسفند تا شنبه ١١ اسفند دستكم ٣٢ زندانى در زندان هاى ايران به دار آويخته شدند.
طبق اين آمار، جمهورى اسلامى طى جهار روز كذشته در هر روز هشت نفر و در
هرسه ساعت يك نفررا اعدام كرده است.
اين شهروندان در زندان هاى مختلف ايران از جمله در شهرهاى اراك، اصفهان، آمل، اهواز، بجنورد، بيرجند، رشت، سارى، كرج، كرمانشاه و مشهد، به دار
آويخته شدند.
از ميان افراد اعدام شده در ١١ اسفند هفت زندانى از جمله يك زن در زندان وكيل آباد مشهد, دو زندانى در زندان آمل و يك زندانى در زندان اراك اعدام
شدند.
۱۴۰۳ اسفند ۷, سهشنبه
اعدام بی سابقه زنان در ایران
اعدام زنان در ایران: بررسی روند، دلایل و پیامدها
اعدام زنان در ایران یکی از موضوعات بحثبرانگیز حقوق بشری است که همواره واکنشهای گستردهای را در داخل و خارج از کشور برانگیخته است. در طول دهههای گذشته، زنان به دلایل مختلف، از جرائم جنایی گرفته تا اتهامات سیاسی و عقیدتی، با احکام اعدام مواجه شدهاند. این موضوع نهتنها از منظر حقوق بشر، بلکه از لحاظ اجتماعی و قانونی نیز قابل بررسی است.
اعدام زنان در ایران: نگاهی به آمار و روندها
براساس گزارشهای سازمانهای حقوق بشری، ایران یکی از کشورهایی است که بالاترین نرخ اعدام را دارد و زنان نیز بخشی از این آمار را تشکیل میدهند. اگرچه تعداد زنان اعدامی نسبت به مردان کمتر است، اما نوع جرائمی که منجر به صدور حکم اعدام برای زنان میشود، اغلب نشاندهنده ساختارهای تبعیضآمیز در جامعه است.
برخی از مهمترین موارد اعدام زنان در ایران شامل اتهاماتی همچون قتل (معمولاً در چارچوب خشونتهای خانوادگی)، قاچاق مواد مخدر، جاسوسی، و اتهامات امنیتی یا سیاسی است. زنان متهم به قتل، گاه در شرایطی مرتکب جرم شدهاند که خود قربانی خشونت خانگی یا تجاوز بودهاند، اما دادگاهها در بسیاری از این موارد، دفاعیات آنها را نادیده گرفته و حکم اعدام را صادر کردهاند.
بررسی دلایل صدور حکم اعدام برای زنان
1. قتلهای ناشی از خشونت خانگی: بسیاری از زنانی که به جرم قتل محکوم به اعدام شدهاند، پیشتر قربانی خشونت خانگی بودهاند و در شرایطی دست به این اقدام زدهاند که دفاع از خود را تنها راه نجات دیدهاند. اما سیستم قضایی ایران معمولاً چنین دفاعیاتی را نمیپذیرد.
2. جرائم مربوط به مواد مخدر: ایران قوانین سختگیرانهای درباره جرائم مواد مخدر دارد و زنان بسیاری به دلیل نقشهای ناچیز در شبکههای قاچاق، یا حتی بهعنوان قربانیان این شبکهها، به اعدام محکوم شدهاند.
3. اتهامات سیاسی و عقیدتی: در برخی موارد، زنان به دلیل فعالیتهای سیاسی، اجتماعی یا عقیدتی بازداشت و سپس به اعدام محکوم شدهاند. این دسته از زنان معمولاً فعالان حقوق بشر، روزنامهنگاران یا مخالفان سیاسی هستند.
واکنشهای داخلی و بینالمللی
اعدام زنان در ایران، بهویژه در مواردی که عدالت قضایی زیر سؤال میرود، همواره مورد اعتراض نهادهای حقوق بشری قرار گرفته است. سازمانهای بینالمللی مانند سازمان عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر بارها از دولت ایران خواستهاند که اجرای احکام اعدام را متوقف کند و اصلاحات اساسی در قوانین کیفری خود انجام دهد.
در داخل کشور نیز، فعالان حقوق زنان و وکلای مدافع حقوق بشر تلاش کردهاند تا پروندههای زنان محکومبهاعدام را پیگیری کرده و احکام آنها را کاهش دهند. برخی پروندههای مشهور نیز با فشار افکار عمومی و تلاش وکلا، به تخفیف مجازات یا حتی آزادی زنان محکوم منجر شدهاند.
جمعبندی و چشمانداز آینده
اعدام زنان در ایران، بهویژه در مواردی که ناشی از بیعدالتی، نابرابریهای جنسیتی یا عدم دسترسی به دادرسی عادلانه است، یکی از معضلات جدی حقوق بشری به شمار میرود. با وجود تلاشهای داخلی و بینالمللی، هنوز تغییرات اساسی در سیستم قضایی ایران رخ نداده است. با این حال، افزایش آگاهی عمومی و فشارهای بینالمللی میتواند در بلندمدت به اصلاح قوانین و کاهش موارد اعدام زنان در ایران کمک کند.
۱۴۰۳ بهمن ۲۶, جمعه
وضعیت ضدحقوق بشری زندان های ایران برای زنان
وضعیت زندانهای زنان در ایران با چالشهای جدی و نقضهای گسترده حقوق بشر مواجه است. زنان زندانی، بهویژه فعالان سیاسی و اجتماعی، با شرایط سخت و غیرانسانی روبهرو هستند که تأثیرات منفی بر سلامت جسمی و روانی آنان دارد.
شرایط نامساعد زندانها
زندانهای زنان در ایران، مانند زندان قرچک در ورامین، بهعنوان یکی از بدترین زندانها شناخته میشوند. این زندان در بیابانهای حوالی شرق تهران واقع شده و دسترسی به آن برای خانوادهها دشوار است. زنان زندانی در این مکان با شرایط سختی مواجه هستند که شامل کمبود امکانات بهداشتی، فضای محدود و نظارت شدید میشود. 
شکنجه و آزار زندانیان زن
زنان زندانی در ایران، بهویژه زندانیان سیاسی، با شکنجههای جسمی و روانی مواجه هستند. بر اساس گزارشها، این زنان تحت فشارهای شدید برای اعتراف به اتهامات نادرست قرار میگیرند و با تهدید به آزار جنسی و تجاوز روبهرو هستند. این شرایط منجر به آسیبهای جدی به سلامت روانی و جسمی آنان میشود. 
تبعیض و نابرابریهای اجتماعی
زنان زندانی در ایران با تبعیضهای اجتماعی و فرهنگی مواجه هستند که شرایط زندان را برای آنان دشوارتر میکند. زنان از گروههای قومی و مذهبی مختلف، بهویژه کردها، با تبعیضهای مضاعفی روبهرو هستند که منجر به نقض بیشتر حقوق آنان میشود. 
اقدامات بینالمللی و واکنشها
سازمانهای بینالمللی حقوق بشر، از جمله سازمان عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، بارها نگرانی خود را درباره وضعیت زندانهای زنان در ایران ابراز کردهاند. این سازمانها خواستار بهبود شرایط زندانها، توقف شکنجه و آزار زندانیان زن و احترام به حقوق بشر شدهاند.
نتیجهگیری
وضعیت زندانهای زنان در ایران نیازمند توجه و اقدام فوری است. بهبود شرایط زندانها، توقف شکنجه و آزار زندانیان زن و احترام به حقوق بشر، از جمله اقداماتی است که باید در دستور کار قرار گیرد تا حقوق زنان زندانی در ایران محترم شمرده شود.
برای آشنایی بیشتر با وضعیت زنان زندانی در ایران، میتوانید ویدئوی زیر را مشاهده کنید:
رشد کودک همسری در سال اخیر و تاثیر ان بر جامعه
کودکهمسری، به ازدواج دختران و پسران زیر ۱۸ سال اطلاق میشود که در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، بهعنوان یک معضل اجتماعی و حقوق بشری مطرح است. این پدیده نهتنها نقض حقوق کودکان است، بلکه پیامدهای منفی گستردهای بر سلامت جسمی و روانی آنان دارد.
آمار و وضعیت کنونی در ایران
بر اساس گزارشهای موجود، در سال گذشته، حدود ۲۵ هزار و ۹۰۰ دختر زیر ۱۸ سال در ایران ازدواج کردهاند.  این آمار نشاندهنده شیوع بالای کودکهمسری در کشور است.
استانهای با بیشترین آمار کودکهمسری
بر اساس گزارشها، استانهای خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و سیستان و بلوچستان بیشترین آمار کودکهمسری را دارند. در مقابل، استانهای ایلام و سمنان کمترین تعداد ازدواج کودکان زیر ۱۸ سال را تجربه میکنند. 
دلایل و عوامل مؤثر
عوامل متعددی در شیوع کودکهمسری در ایران نقش دارند که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• فقر اقتصادی: در برخی مناطق، خانوادهها به دلیل مشکلات مالی، دختران خود را در سنین پایین به ازدواج میدهند.
• آموزش و آگاهی محدود: کمبود آموزشهای لازم درباره حقوق کودکان و پیامدهای منفی کودکهمسری، منجر به تداوم این پدیده میشود.
• فرهنگ و سنتهای محلی: برخی جوامع به دلیل باورهای سنتی، ازدواج در سنین پایین را پذیرفته و ترویج میکنند.
پیامدها و آثار کودکهمسری
کودکهمسری تأثیرات منفی زیادی بر زندگی دختران دارد که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
• سلامت جسمی: بارداری و زایمان در سنین پایین میتواند منجر به مشکلات جدی سلامتی برای مادر و نوزاد شود.
• سلامت روانی: تجربه فشارهای روانی ناشی از مسئولیتهای زناشویی و مادری در سنین پایین، میتواند منجر به افسردگی و اضطراب شود.
• محدودیتهای اجتماعی: ازدواج در سنین پایین میتواند فرصتهای تحصیلی و شغلی دختران را محدود کرده و آنان را از مشارکت فعال در جامعه بازدارد.
اقدامات و راهکارها
برای کاهش و جلوگیری از کودکهمسری، نیاز به اقدامات جامع و هماهنگ در سطوح مختلف وجود دارد:
• تقویت قوانین و مقررات: اجرای قوانین سختگیرانهتر برای جلوگیری از ازدواج کودکان و حمایت از حقوق آنان.
• افزایش آگاهی عمومی: برگزاری کمپینهای آموزشی برای خانوادهها و جوامع محلی درباره پیامدهای منفی کودکهمسری.
• حمایتهای اجتماعی: ایجاد مراکز حمایتی برای دختران در معرض خطر و ارائه خدمات مشاورهای و روانشناختی.
نتیجهگیری
کودکهمسری یک معضل جدی است که نیازمند توجه و اقدام فوری است. با همکاری نهادهای دولتی، سازمانهای غیردولتی و جوامع محلی، میتوان گامهای مؤثری در جهت کاهش و ریشکنی این پدیده برداشت و آیندهای بهتر برای دختران کشور فراهم کرد.
جمع آورنده : متینه عطاالهی
خشونت علیه زنان در سال گذشته
وضعیت حقوق بشر زنان در ایران در سالهای اخیر با چالشهای جدی مواجه شده است. سرکوب فعالان حقوق زنان، نقض آزادیهای فردی و افزایش خشونت علیه زنان، از جمله مسائلی است که توجه سازمانهای بینالمللی و نهادهای حقوق بشری را به خود جلب کرده است.
سرکوب فعالان حقوق زنان
در سالهای اخیر، فعالان حقوق زنان در ایران با سرکوبهای فزایندهای مواجه شدهاند. دیدهبان حقوق بشر در گزارش سالانه خود به بازداشت دهها وکیل، فعال و دانشجو و آزار و اذیت خانوادههای افراد کشتهشده یا اعدامشده مرتبط با اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» اشاره میکند. این سازمان همچنین از سرکوب گسترده دانشجویان و اخراج اساتید خبر میدهد و تأکید میکند که پرونده دستکم ۳۰ دانشجو را جمعآوری کرده است که در سال گذشته به خاطر «اظهارنظر مسالمتآمیز» با تصمیمات انضباطی مواجه شدند. گزارش تأکید میکند که آمار واقعی، به احتمال زیاد، بالاتر است. 
افزایش خشونت علیه زنان
گزارشها نشان میدهند که خشونت علیه زنان در ایران افزایش یافته است. در نیمه ابتدایی سال ۲۰۲۴، ۹۳ مورد اقدام به زنکشی ثبت شده است که در مقایسه با ۵۵ مورد در دورهای مشابه در سال ۲۰۲۳ میلادی، افزایش ۶۰ درصدی داشته است. 
واکنشهای بینالمللی
در واکنش به نقض حقوق بشر در ایران، سازمانهای بینالمللی اقداماتی انجام دادهاند. پارلمان اروپا در نوامبر ۲۰۲۴ قطعنامهای درباره وضعیت حقوق بشر و تشدید سرکوب زنان در ایران تصویب کرد. این قطعنامه به ویژه به وضعیت زنان بدون حجاب در ایران اشاره شده است که به طور مکرر مورد آزار و اذیت، بازداشت، شکنجه و حتی قتل قرار میگیرند. 
واکنش مقامات ایرانی
مدیرکل حقوق بشر و زنان وزارت امور خارجه ایران در واکنش به مفاد این قطعنامه، آن را «مداخلهجویانه و سیاسی» خوانده و تأکید کرده است که پارلمان اروپا باید از اقدامات نسنجیده گذشته درس بگیرد. 
نتیجهگیری
وضعیت حقوق بشر زنان در ایران همچنان نگرانکننده است. سرکوب فعالان حقوق زنان، افزایش خشونت علیه زنان و واکنشهای بینالمللی به نقض حقوق بشر، نشاندهنده نیاز به اقدامات جدی برای بهبود وضعیت حقوق بشر در کشور است.
جمع آورنده : متینه عطاالهی
مقاله هر دو روز یک قتل ناموسی
قتلهای ناموسی در ایران؛ هر دو روز یک قتل
مقدمه
قتلهای ناموسی یکی از تلخترین و درعینحال رایجترین اشکال خشونت علیه زنان در ایران و بسیاری از کشورهای خاورمیانه است. بر اساس گزارشهای منتشرشده، در ایران، هر دو روز یک زن به دست اعضای خانوادهاش کشته میشود. این آمار نشاندهنده عمق بحران و بیپناهی زنانی است که تنها به دلیل تصمیمگیری درباره زندگی شخصی خود، قربانی خشونت میشوند.
این مقاله به بررسی ابعاد مختلف قتلهای ناموسی، آمارهای موجود، دلایل وقوع این قتلها، نمونههای واقعی و راهکارهای ممکن برای مقابله با آنها میپردازد.
۱. قتلهای ناموسی چیست و چرا اتفاق میافتند؟
قتلهای ناموسی نوعی از خشونت خانوادگی است که در آن، زن یا دختری به دلیل نقض «هنجارهای اجتماعی و اخلاقی» مورد قبول خانواده، توسط پدر، برادر، همسر یا بستگان نزدیک خود کشته میشود. در بسیاری از موارد، این قتلها با انگیزه «حفظ آبرو و شرف خانوادگی» انجام میشوند.
دلایل اصلی قتلهای ناموسی:
• ارتباط عاطفی یا ازدواج خارج از اراده خانواده (مانند داستان رومینا اشرفی)
• فرار از خانه برای رهایی از خشونتهای خانوادگی
• اتهام خیانت (حتی بدون اثبات)
• مخالفت با ازدواج اجباری
• رفتارهایی که در نگاه سنتی «نامناسب» تلقی میشوند، مانند انتخاب پوشش متفاوت
نکته مهم این است که در بسیاری از این موارد، حتی اگر زن قربانی، مرتکب هیچ جرم یا خطایی نشده باشد، باز هم قربانی سوءظن و تفکر مردسالارانهای میشود که زن را “متعلق” به خانواده میداند و نه یک انسان مستقل.
۲. آمارهای تکاندهنده از قتلهای ناموسی در ایران
آمارهای منتشرشده درباره قتلهای ناموسی در ایران، تصویری وحشتناک از این پدیده را نشان میدهند:
• بر اساس گزارشهای رسمی، سالانه بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ قتل ناموسی در ایران ثبت میشود.
• در سال ۱۴۰۲، بیش از ۱۳۳ زن قربانی قتلهای خانوادگی شدند.
• بین سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲، حداقل ۱۶۵ زن در چنین قتلهایی جان خود را از دست دادند.
• سهم قتلهای ناموسی از کل قتلها در ایران، حدود ۲۰٪ تخمین زده میشود.
• بیشترین میزان قتلهای ناموسی در استانهای خوزستان، کردستان، سیستان و بلوچستان، کرمان و آذربایجان غربی گزارش شده است.
نکته قابلتوجه:
بسیاری از قتلهای ناموسی در ایران بهعنوان «مرگ مشکوک»، «خودکشی» یا «حادثه» ثبت میشوند. بنابراین، آمار واقعی ممکن است بسیار بالاتر از ارقام رسمی باشد.
۳. نمونههایی از قتلهای ناموسی در ایران
رومینا اشرفی – دختر ۱۴ سالهای که پدرش او را سربرید
رومینا اشرفی، دختر ۱۴ ساله اهل گیلان، به دلیل داشتن رابطه عاطفی با پسری که خانوادهاش مخالف آن بودند، توسط پدرش در خواب با داس سربریده شد. این قتل بازتاب گستردهای در رسانهها داشت، اما نکته تکاندهندهتر مجازات سبک قاتل بود: پدر رومینا فقط به ۹ سال حبس محکوم شد، درحالیکه اگر شخصی غیر از پدرش او را به قتل میرساند، ممکن بود حکم اعدام دریافت کند.
ریحانه عامری – قتل با میله آهنی به دست پدر
ریحانه عامری، دختر ۲۲ ساله اهل کرمان، به خاطر دیر برگشتن به خانه، توسط پدرش با میله آهنی کشته شد. این قتل هم مانند بسیاری دیگر، در سکوت خبری فرو رفت.
فاطمه برحی – قتل به دلیل عاشق شدن
فاطمه، ۱۹ ساله از آبادان، عاشق شده بود. اما خانوادهاش این را نپذیرفتند. برادر و عمویش او را به قتل رساندند و جسدش را در بیابان رها کردند.
کانی عبداللهی – دختر کردستانی که پدرش او را کشت
چند هفته پیش، کانی عبداللهی، دختر جوان کرد، به دست پدرش به قتل رسید. علت؟ داشتن ارتباط با یک پسر. این قتل نشان داد که هنوز هم در برخی مناطق ایران، زنان حتی حق تصمیمگیری درباره زندگی شخصی خود را ندارند.
۴. چرا این قتلها ادامه دارند؟
۱. قوانین ناکارآمد و حمایت از قاتلان
در بسیاری از موارد، قاتلان ناموسی، به دلیل قوانین موجود در ایران، با مجازاتهای سبک مواجه میشوند. قانون مجازات اسلامی، اگر پدری فرزند خود را به قتل برساند، قصاص را منتفی میداند و معمولاً قاتل فقط به چند سال زندان محکوم میشود.
۲. فرهنگ مردسالاری و سنتهای پوسیده
در برخی مناطق ایران، قتل ناموسی همچنان بهعنوان یک “وظیفه” برای حفظ شرف خانواده تلقی میشود. در چنین جوامعی، حتی اگر زنی به قتل برسد، نهتنها قاتل مورد سرزنش قرار نمیگیرد، بلکه ممکن است مورد احترام هم واقع شود.
3. نبود حمایتهای اجتماعی از زنان در معرض خطر
بسیاری از زنانی که قربانی قتلهای ناموسی میشوند، قبل از قتل، بارها مورد تهدید قرار گرفته بودند اما جایی برای پناه بردن نداشتند. در ایران، مراکز حمایتی کافی برای زنان قربانی خشونتهای خانوادگی وجود ندارد.
۵. چه باید کرد؟ راهکارهایی برای مقابله با قتلهای ناموسی
۱. اصلاح قوانین و تعیین مجازاتهای سنگین برای قاتلان ناموسی
• لغو قوانین حمایتی از قاتلان (مانند معافیت پدران از قصاص)
• تصویب قوانین سختگیرانهتر برای خشونت علیه زنان
۲. افزایش آگاهی عمومی درباره حقوق زنان
• آموزش حقوق زنان در مدارس
• استفاده از رسانهها برای تغییر نگرش جامعه نسبت به قتلهای ناموسی
۳. ایجاد مراکز حمایت از زنان در معرض خطر
• تأسیس خانههای امن برای زنانی که مورد تهدید قرار دارند
• گسترش خدمات مشاورهای برای زنان در مناطق سنتی
4. افزایش فشارهای بینالمللی بر ایران برای مقابله با خشونت علیه زنان
• سازمانهای بینالمللی میتوانند نقش مهمی در کاهش این قتلها داشته باشند.
نتیجهگیری
قتلهای ناموسی در ایران یک بحران جدی است که سالانه جان صدها زن را میگیرد. درحالیکه جامعه جهانی به سمت برابری جنسیتی حرکت میکند، در ایران همچنان زنانی وجود دارند که تنها به دلیل انتخابهای شخصیشان به قتل میرسند.
برای متوقف کردن این چرخه خشونت، باید قوانین تغییر کنند، آگاهی عمومی افزایش یابد و حمایتهای اجتماعی از زنان گسترش یابد. تا زمانی که این اقدامات انجام نشوند، این آمار وحشتناک همچنان ادامه خواهد داشت.
جمع آورنده : متینه عطاالهی
۱۴۰۳ بهمن ۱۹, جمعه
دلتنگی برای وطن
ای وطن، ای خاک روشن، ای صدای ناب عشق
باز نامت بر لب من، میشود بیتاب عشق
هر کجا رفتم دلم جا ماند در آغوش تو
مثل بادی بیقراری میکند در کوی تو
کوچههایت رنگ شبنم، بوی باران، بوی خاک
نخلهایت استوارند، مثل مردان پاکپاک
ای صدای آبشاران در دل شبهای تار
ای غزلهای شکفته در هوای بیقرار
من مسافر گشتهام، اما تو در جان منی
هر کجا باشم بدان، تو همدم و جان منی
خسته از دلتنگیام، دلتنگ لبخند توام
دور ماندم سالها، مشتاق پیوند توام
ای وطن، ای جان پنهان در گلوی بغضها
باز خواهم گشت روزی، میرسم با شوقها
باز در آغوش گرمت خانهای خواهم گرفت
دست بر خاکت کشیده، بوسهای خواهم گرفت
۱۴۰۳ بهمن ۱۴, یکشنبه
يك سازمان حقوق بشرى از افزايش آمار بازداشتها درايران خبر داد
يك سازمان حقوق بشرى مى كويد آمار بازداشتها در ايران از سوى voafarsi
ماموران جمهورى اسلامى در ماه كذشته ميلادى، زانويه، حدود ٠م درصد در
.مقايسه با مدت مشابه در سال كذشته افزايش داشته است
ههنكاو در كزارشى كه يكشنبه م١ بهمن منتشر كرده است، مى كويد «طى ماه زانويه ٢٠٢٥ دستكم ٢١٣ شهروند كه هويت كامل آنها احراز شده است در كل
ايران توسط نيروهاى امنيتى بازداشت شدهاند.»
بر اساس اسناد ثبتشده از سوى اين سازمان، اين آمار نسبت به مدت مشابه سال كذشته ميلادى .ع مورد يا حدود ٠م درصد افزايش داشته است. در زانويه
٢٠٢٣ دست كم ١٥٢ شهروند بازداشت شدند.
به كفته ههنكاو، دستكم ٢٠ فعال زن، ٣ كودك، ١٠٨ شهروند كرد، ٣٨ شهروند عرب، ٣٢ شهروند بلوج، ع٢ فعال اهل سنت و ١١ شهروند بهايى در زانويه از
سوى نيروهاى حكومتى بازداشت يا ربوده شدهاند.
بيشترين موارد بازداشت در استان خوزستان با ٠ه مورد ثبت شده است. پس از آن آذربايجان غربى با ءم مورد، كردستان با ٢م مورد، وسيستان و بلوجستان با
٢٥ مورد بيشترين بازداشتها را داشتهاند.
بازداشت شهروندان وفعالان در ايران از پس از اعتراضات سراسرى ٠١م١ كه به جنبش «زن زندكى آزادى» معروف شد، روندى افزايشى داشته است.
خشونت خانكى؛ قتل يك زن و دو فرزند او توسط همسرش در بناب
#ههنكاو؛ يكشنبه ١١ بهمن ١٣٠٣
بك مرد در شهرستان بناب از توابع استان آذربايجان شرقى، همسر خود با هويت شيوا نبوى ودو كودكشان بهنام هاى كيميا واميرعلى را از طريق ضربات سلاح سرد به قتل رساند. انكيزهى اين فرد از ارتكاب جرم تاكنون
مشخص نشده است.
بر اساس كزارش رسيده به سازمان حقوق بشرى ههنكاو، بامداد روز يكشنبه ١٣ بهمن ماه ٢) ١٣٠٣ فوريه ٢٠٢٥)، يك زن با هويت شيوا نبوى *§ ساله و دو فرزندش، كيميا ها ساله و اميرعلى ١١ ساله توسط همسرش، ابوالفضل عينعلى ممقانى ١ه ساله بوسيلهى ضربات لولهى آهنى و جوب در شهرستان بناب
كشته شدند.
به كفتهى منابع آكاه، قاتل حين خوابيدن همسر و دخترش آنان را با ضربات لولهى آهنى به قتل رسانده وكودى ١١ ساله شان كه پس از ديدن صحنه قتل مادر و خواهرش فرار كرده و به زيرزمين خانه پناه برده توسط پدرش بوسيلهى
ضربهى جوب به ناحيه سرش كشته شده است.
اين فرد از قتل همسر وفرزندانش باقرار دادن خود زير جرخ تريلى اقدام به
خودكشى كرده و جانش را از دست داده است.
اشتراک در:
پستها (Atom)
وقتی موشکها سخن میگویند؛ روایت تلخ جنگ ایران و اسرائیل
️ «تهران دیگر شب ندارد» شامگاه داغی بود در خردادماه ۱۴۰۴. صدای آژیر خطر، خیابان ولیعصر را برای چند ثانیه در سکوت فرو برد، سپس انفجارها آسم...
-
شهبانو فرح پهلوی: بانویی تأثیرگذار در تاریخ معاصر ایران شهبانو فرح پهلوی، یکی از تأثیرگذارترین بانوان تاریخ ایران، با نگاه مدرن و انساندوس...
-
اعدام زنان در ایران: بررسی روند، دلایل و پیامدها اعدام زنان در ایران یکی از موضوعات بحثبرانگیز حقوق بشری است که همواره واکنشهای گستردهای...
-
موضوع دیه در حقوق اسلامی و تفاوت آن بین مرد و زن یکی از مسائل پرچالش و بحثبرانگیز در ایران است که به طور ویژه در موارد مربوط به قصاص و مجاز...