۱۴۰۴ اردیبهشت ۲۲, دوشنبه

چرا نوشتن علیه دین، گامی در مسیر آزادی زنان است

در بسیاری از جوامع اسلامی، دین نه تنها یک اعتقاد شخصی، بلکه یک چارچوب فراگیر برای قانون‌گذاری، اخلاق، فرهنگ و حتی سیاست است. اما زمانی که این چارچوب دینی به ابزار کنترل، محدودیت و تبعیض علیه نیمی از جامعه – یعنی زنان – تبدیل می‌شود، پرسشی بنیادین مطرح می‌شود: آیا رهایی زنان بدون عبور از مرزهای دینی ممکن است؟
من علیه دین می‌نویسم نه از سر نفرت یا انکار معنویت، بلکه از این باور که برای زیستن زنان به‌عنوان انسان‌هایی کامل، آزاد و مستقل، باید از سیطره‌ی دین و شریعت خارج شد. چرا؟ زیرا شریعت اسلامی، که بر اساس تفسیرهای سنتی از متون دینی بنا شده، در بسیاری از اصول خود زنان را تابع، مطیع و درجه‌دوم تعریف می‌کند. قوانین شریعت و جایگاه زن در بسیاری از کشورهای اسلامی، قوانین برگرفته از شریعت، زن را از حقوقی چون انتخاب آزادانه پوشش، حق برابر در ارث، شهادت، طلاق و حتی حضانت فرزند محروم می‌کنند. این قوانین با اتکا به آیات و احادیث، تفسیری از زن ارائه می‌دهند که با انسان بودن کامل او در تضاد است. وقتی زنی در سیستم حقوقی و اجتماعی صرفاً بر اساس جنسیتش کمتر از مرد شمرده می‌شود، نمی‌توان آن را یک جامعه‌ٔ عادلانه دانست. عبور از دین، عبور از تبعیض عبور از دین – نه به معنای حذف معنویت بلکه به معنای جدایی دین از قانون‌گذاری و اداره‌ی جامعه – می‌تواند گامی بنیادین برای برقراری برابری باشد. زنانی که تلاش می‌کنند آزادانه فکر کنند، آزادانه انتخاب کنند و آزادانه زندگی کنند، دیر یا زود با دیوارهای دینی برخورد می‌کنند. این دیوارها را نمی‌توان تنها با اصلاحات جزئی برداشت؛ بلکه باید ریشه‌های فکری، فلسفی و حقوقی آن را به نقد کشید. آزادی زن، آزادی جامعه وقتی زنی از قید شریعت رها می‌شود، نه‌فقط خودش، بلکه کل جامعه به سمت آزادی، عقلانیت و انسان‌محوری حرکت می‌کند. به همین دلیل است که نوشتن علیه دین – و به‌طور خاص علیه سلطه‌ٔ دینی بر زندگی انسان – تنها یک اعتراض شخصی نیست، بلکه اقدامی اجتماعی است برای ساختن جهانی بهتر، برابرتر و انسانی‌تر

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

وقتی موشک‌ها سخن می‌گویند؛ روایت تلخ جنگ ایران و اسرائیل

️ «تهران دیگر شب ندارد» شامگاه داغی بود در خردادماه ۱۴۰۴. صدای آژیر خطر، خیابان ولی‌عصر را برای چند ثانیه در سکوت فرو برد، سپس انفجارها آسم...