۱۴۰۴ مرداد ۱, چهارشنبه

ایران، سرزمین شجاعان

اینجا… همان خاکی‌ست که صدای شمشیر و دعا با هم آمیخته؛ سرزمینی که از دل کوه‌هایش فریاد آزادی می‌پیچد، و در بادهایش، غیرتِ مردان و زنانش جاری‌ست. ایران… سرزمینِ زخم‌خورده، اما زانو نزده. جای‌جای خاکش، قصه‌ای از ایستادگی‌ست؛ از دل کوچه‌های ساکتِ جنوب تا قله‌های بلندِ زاگرس. شجاعت، اینجا زبانِ مادری‌ست. در نگاه کودکانی که با دستان خالی رویا می‌کارند در دل مادری که پسرش را با بوسه به میدان می‌فرستد و در دلِ جوانانی که به‌جای سکوت، فریاد شدند. آری… ایران، فقط نام یک کشور نیست. ایران، نام دیگرِ دلیران است؛ آینه‌ای از آتش و آهن، از شعر و شمشیر، از اشک و افتخار. تو را دوست دارم ای خاکِ بلند، ای مادرِ همیشه ایستاده! قسم به آفتابِ این سرزمین، که تا جان در سینه دارم، نامت را با افتخار، با ایمان، فریاد خواهم زد: ایـــــران!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

ایران، کشور خشکِ بی‌آب

اینجا… سرزمینی‌ست که خورشید، بی‌رحم می‌تابد و زمین، ترک برمی‌دارد… نه از زلزله، بلکه از تشنگی! ایران… نامی بزرگ با قلبی خشکیده؛ رودهایش خاط...